انواع میلگردها یا نوارهای تقویت کننده باید در بتن تا عمق مناسب (به نام پوشش) نصب شوند تا ساختار بتنی به گونهای که طراحی شده است، تقویت شود. پایههای میلگرد و سایر عوامل پشتیبان مشابه، اقلام استانداردی هستند که برای بالا بردن میلگرد یا جدا کردن آن از سطح بتنی به کار میروند به گونهای که میلگرد با بتن احاطه شده درگیری کامل را داشته باشد.
پایهها و پشتیبانهای دیگری نیز برای کاربردهای مختلف در دسترس هستند. پشتیبانی مناسب برای هر پروژه میتواند به عوامل مختلفی از قبیل نوع سطح زیر بتن، نوع قالب بتنی و مشخصات طراحی بستگی داشته باشد. با رعایت موارد مطرح شده در کمیته استاندارد ساختمان میتوان سازههایی مقاوم ساخت که دوام بالایی داشته باشند.
رایجترین نوع پایه میلگرد، موردی است که بر روی زمین قرار میگیرد. این مورد معمولا بر روی پایههای سطحی، تختههای بتنی و سایر وسایل مسطح استفاده میشوند. پایهها ممکن است از جنس ف یا پلاستیک یا مواد غیر خورنده باشند. آنها پایداری لازم را ارائه میدهند و از نظر سبکی، اقتصادی و نصب، گزینهای ایده آل به حساب میآیند.
نسخههای ویژه پایههای استاندارد شامل پایههای با کف مسطح است که از ایجاد مانع برای دفع بخار در زیر تختهها جلوگیری میکند و سطح پایداری را ارائه میدهد. برای جلوگیری از خوردگی لکهها در سطح بتن ممکن است به نصب پایههای فولادی استاندارد نیاز داشته باشید. پایههای فولادی ضد زنگ نیز وجود دارند، که ضد خوردگی بوده و در مواقعی که استفاده از پلاستیک درون بتن مجاز نیست، مورد استفاده قرار میگیرند.
چرخهای اسپیسر روی ستون، دیوار، تیرچه و انواع قالب قبل از بتن ریزی و داربست نصب میشوند. اسپیسرهای پلاستیکی، چرخها دارای توری داخلی یا چهارچوبی هستند که میلگرد را در مرکز چرخ نگه میدارند. از آنجا که چرخها گرد هستند، هنگام حرکت میلگرد نمیتوانند مانند پایههای چرخنده عمل کنند. چرخهای اسپیسر قوی و سبک بوده و دارای حداقل سطح تماس هستند و برای اندازههای مختلف میلگرد نیز در دسترس خواهند بود.
پایههای چند ضلعی روی سطوح یا سایر تنظیمات استفاده میشوند که شامل چندین لایه فولاد هستند. پایههای چند ضلعی را میتوان در ارتفاعات مختلفی قرار داد که به شما این امکان را میدهد یک لایه پایین، یک لایه میانی و یک لایه بالایی داشته باشید به طوری که فاصله بین همه لایهها توسط انواع میلگردها حفظ میشوند. این پایهها به طور معمول پایداری خوبی را ایجاد میکنند و از جریان یافتن مناسب بتن در فاصله بین فاصله دهندهها اطمینان حاصل میکنند. این راه حل با کاهش یا از بین بردن نیاز به ساخت پشتیبان میتواند در وقت و هزینههای شما صرفه جویی کند.
هنگام نصب میلگرد به صورت عمودی به نوار یا میلگرد با کلاهک گرد نیاز خواهید داشت که به پوشش بتنی پایین یا بالا متصل میشوند. کلاهک در انتهای میلگرد نصب شده و دارای نوک باریک و کشیدهای است که از میلگرد پشتیبانی میکند و آن را در ارتفاع دقیق مورد نظر قرار میدهد. همچنین نوک آن به گونهای طراحی شده است که از جریان بتن برای جلوگیری از شکستگی آن جلوگیری کند.
پایههای میلگرد و سایر پشتیبانها فقط در صورت طراحی و نصب مناسب عملکرد کافی خواهند داشت. یکی از مشکلات رایج مربوط به آنها زمانی است که این پایهها بیش از حد از هم دور میشوند. این اتفاق اغلب در شرایطی رخ میدهد که پوشش مورد نیاز بیش از 2.5 اینچ باشد، زیرا تامین نسبت ارتفاع به عرض مناسب پایه ممکن است در هنگام قدم گذاشتن کارگران روی شبکه میلگرد، امکان پذیرتر باشد. مشکل دیگر زمانی رخ میدهد که این عوامل پشتیبان با فاصله زیادی از هم نصب شوند که موجب میشود انواع میلگردها از وسط خم شده یا منجر به شکستن پایهها به دلیل وزن میلگرد شود.
تیرچههای بتنی نوعی از تیرهای ساخته شده از بتن معمولی هستند که به عنوان یک رابط افقی بین پایهها یا کلاهک شمعها عمل میکنند. آنها باید با تقویت کنندههای پیوسته در داخل یا خارج از ستون پشتیبانی شوند و یا در داخل کلاهک شمع یا پایه با توجه به مشخصات ذکر شده در ACI 3-14 مقید شوند. تیرها مستقیما میتوانند بر روی خاک و یا بالای خاک و در بین دهانههای بین ستونها قرار بگیرند. برخی از تیرهای پیوسته، در زیر پایه ساختمان و یا نقاط تحمل کننده بار قرار میگیرند تا بار را بر روی خاک انتقال داده و آن را توزیع کنند.
در این مقاله، روند ساخت تیرچه بتنی مسلح مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مراحل مربوط به روش ساخت عبارتند از:
1. آماده سازی برای قرار دادن تیرچهها
2. نصب و راه اندازی قالب بتن ریزی
3. قرار دادن تقویت کنندهها در تیرهای سطحی
4. بتن ریزی تیرچههای بتنی
در زیر این مراحل را توضیح خواهیم داد.
ترانشههایی برای قرارگیری تیرها بر اساس ارتفاع آنها ایجاد میشود. به طوری که، اگر آنها به طور مستقیم بر روی زمین ساخته شوند، سطح زمین تراز شده و آماده سازی میشود. در صورتی که از تیرچهها بین ستونها استفاده شود، آماده سازی روند ساخت و حفاری پس از نهایی شدن ساخت شمع آغاز خواهد شد. با این حال، اگر تیرها همراه با پایهها قرار است مورد استفاده قرار بگیرد، حفاری ترانشهها برای تیرها باید همراه با مراحل آماده سازی پایهها انجام شود. در نهایت، اگر تیرهای بالاتر از سطح زمین قرار است ساخته شوند، نصب قالبها اولین قدم در فرایند ساخت تیرها است.
پس از تکمیل آماده سازی سایت و حفاری ترانشهها، قالبها باید با توجه به ابعاد تیر نصب شوند که در طراحیها جزئیات آنها ارائه شده است. اگر تیر قرار است بر روی زمین ساخته شود، ابتدا بخش مرکزی قالب باید قبل از اطراف آن بر روی زمین قرار گیرد. در این حالت، سطح آجری مسطح در امتداد تیر به جای شاتر در پایین قالب قرار میگیرد.
سپس، فارغ از این که قالب بر روی سطح آجری مسطح قرار بگیرد یا در طرفین قالب قرار داده شود، نصب تقویت کنندهها باید پس از آن انجام شود. اگر تیر بالاتر از سطح زمین قرار است ساخته شود، فرایند ساخت قالبها شبیه به تیرهای معمولی خواهد بود. بنابراین، شاترها باید در پایین و هر دو طرف تیر قرار بگیرند. در این حالت، قالب را میتوانید به طور کامل پس از قرار دادن تقویت کنندهها ثابت کنید، و یا فقط بخش پایینی شاتر را ثابت کرده و تقویت کنندهها را قرار دهید و سپس به داخل شاترها امتداد دهید. این ترتیب ساخت بر اساس سهولت و راحتی فرآیند ساخت و ساز انتخاب شده است.
در نهایت، پس از اتمام عملیات قالبهای تیرهای سطحی، اطمینان حاصل کنید که ابعاد اختصاص داده شده به تیرها به گونهای است که فاصله مورد نیاز برای پوشش تقویت کنندهها در نظر گرفته شده است. علاوه بر این، قدرت شاتر، مقاومت در برابر آب، مقاومت تکیه گاههای تیرهای سطحی، تعامد شاترهای جانبی و محل تیرها نیز باید بررسی شوند.
پس از اتمام عملیات شاتر و یا قرار دادن آجرهای مسطح در پایین تیرهای سطحی، نصب تقویت کننده به طور مستقیم شروع میشود و یا به پس از قرار دادن یک طرف قالب موکول میشود. جزئیات تقویت کنندهها مانند اندازه و تعداد تقویت کنندههای طولی و طول مورد نیاز، تعداد و فاصله خاموتها در طرحهای سازهای ارائه شده است. سرانجام، تعداد و اندازه تقویت کنندههای بالایی، پایینی و تقویت کنندههای اضافی، طول هم پوشانی و رعایت آنها، قلابها، جداکنندهها و پوشش تقویتی باید به وضوح بعد از قرارگیری تقویت کنندهها بررسی شوند.
تیرها را میتوانید با مخلوط بتن آماده یا بتن مسلح بسازید. مورد اول در حجمهای بتن ریزی بالا توصیه میشود. اگر قصد استفاده از بتن آماده را دارید، تولیدکننده بتن فقط به مقاومت مورد نظر شما نیاز خواهد داشت. با این حال، اگر قصد استفاده از مخلوط بتن در محل را دارید، نسبت اختلاط اجزای بتن را باید تعیین کنید. پس از بتن ریزی باید با استفاده از تجهیزات ویبراتور یا هر وسیله مناسب دیگر عملیات فشرده سازی را انجام دهید، سپس بالای تیرها را تراز کنید. در نهایت، شاترهای پیرامونی بتن تیرهای را میتوانید 24 ساعت پس از بتن ریزی جدا کنید. با این حال، شاتر پایینی را نمیتوانید تا زمان دستیابی کامل بتن به مقاومت نهایی حذف کنید. این مدت زمان برای جداسازی شاتر پایینی بستگی به طول دهانه تیر مورد نظر دارد.
هدف از این مقاله ارائه روشها و جزئیات پیشنهاد شده برای تقویت تیرچههای فولادی با جان باز است. تقویت تیرچههای فولادی با جان باز در اغلب موارد به علت اضافه کردن واحدهای پشت بام، تسمه نقالههای زیر بخشی و یا افزایش بارهای اعمال شده که در مشخصات اصلی تیرچهها مورد توجه قرار نگرفتهاند، مورد نیاز است. سه روش اساسی برای تقویت سیستم تیرچهها یا سیستم بارگذاری آنها وجود دارد:
اولین گام در تعیین این که یک سیستم تیرچه نیاز به تقویت دارد این است که ظرفیت تیرچه را تعیین کنید. تیرچه بتنی و فولادی هر کدام ظرفیت تحمل بار مشخصی دارند. برای تعیین ظرفیت میتوان با استفاده از جداول بارگذاری تیرچههای فولادی (SJI) که در کتابچه راهنمای تیرچههای فولادی (SJI، 2003) موجود است، انجام داد.
مشخصات SJI برای تمام تیرچههای ساخته شده از 1928 تا 2003 لیست شده است. اامات مربوط به مشخصات ظرفیت اعضای جان به طور ویژهای حائز اهمیت است (اعضای جان تیرچههای H شکل برای حداقل 50? از واکنش نهایی طراحی شدهاند، در حالی که تیرچههای سری S فقط برای حداقل 25? از واکنش نهایی طراحی شدهاند).
اگر دادههای مورد نیاز مربوط به سیستم تیرچه در دسترس نباشد، در نتیجه اندازه گیریهای دقیق اعضای قطری و جان برای محاسبه ظرفیت تیرچه باید انجام شود. اگر بتوانید سال مربوط به تولید تیرچه را مشخص کنید، از جداول مشخصهها و جداول بارگذاری میتوانید برای تعیین دیاگرام پوش برش و خمش استفاده کرد. اگر نمیتوانید از جداول بارگذاری تیرچهها استفاده کنید، میتوانید از یک تجزیه و تحلیل برای تعیین نیروی مجاز (ASD) یا طراحی (LRFD) در تیرچههای استفاده کنید.
مشخصات SJI برای تیرچههای سری K اجازه میدهد که بتوانید از خروج از مرکزیت در مفاصل قطری به هنگام تجزیه و تحلیل صرف نظر کنید، این کار تنها در صورتی امکان پذیر است که از قانون "w rule" استفاده شود. این قانون از بخش 4.5 (d) مشخصات استاندارد SJI برای اتصالات فولادی Open Web Steel، K-Series (SJI)، (2005) برگرفته شده است. با توجه به مشخصات، اعضای متصل در مفاصل باید دارای یک نقطه تلاقی برای محور مرکزی خود باشند.
در غیر این صورت، باید توجه ویژهای به تاثیر خروج از مرکزیت معطوف شود. در هیچ صورتی، خروج از مرکزیت هر عضو جان در محل مفصل نباید بیش از ابعاد کلی باشد که در معمولا در پلان جان اندازه گیری میشود که به بزرگترین عضو متصل است. خروج از مرکزیتی هر عضو جان به معنای فاصله عمودی محور مرکزی عضو جان تا نقطهای بر روی محور مرکزی عضو قطری است که به طور عمودی در بالای یا پایین محل تقاطع محور مرکزی اعضای قطری تشکیل دهنده مفصل است.
مشخصات SJI برای تیرچههای سری LH، سریهای DLH و تیرچههای شاهتیری نشان میدهد که خروج از مرکزیت در هر دو طرف محور خنثی اعضای قطری ممکن است قابل اغماض باشد، در حالی که از فاصله بین محور خنثی و پشت عضو قطری بیشتر نباشد. مشخصات SJI برای تیرچههای سری K این امکان را میدهد که بتوانید از لنگرهای خمشی در اعضای قطری بالا صرف نظر کنید، در صورتی که فاصله بین نقاط پانل بیش از 24 اینچ نباشد.
این تحلیلها و فرضیات طراحی توسط صدها آزمایش انجام شده به طور سالیانه توسط تولید کنندگان به عنوان روشی محافظه کارانه شناخته شدهاند. نویسنده پیشنهاد میکند که هنگام تجزیه و تحلیل تیرچهها (یک تجزیه و تحلیل خطی درجه یک کافی است) با اعضای تقویت کننده، باید معیارهای زیر در مدل مورد استفاده قرار بگیرد:
بند 2 به این دلیل پیشنهاد میشود که تیرهای تقویت شده از نظر تست برای ارزیابی فرضیات طراحی و تحلیل استفاده نمیشوند.
قبل از تصمیم گیری در مورد روش تقویت مناسب، طراح باید به اندازه کافی اطلاعات در مورد سیستم تیرچهها و تقویت آنها کسب کند.
اتصال ضد لغزشی در شاهتیرهای تیرچه ای نیاز به طراحی اضافی توسط طراح دارد و ممکن است هزینههای پروژه را افزایش دهد، زیرا باید از پیچ و مهرههای با مقاومت بالا استفاده شود.
برای سفارش تیرچه کرومیت با ما تماس بگیرید.
پیچ و مهرههای با مقاومت بالا گرانتر از پیچهای ASTM A307 هستند که به طور معمول برای اتصالات استفاده میشوند و برای رسیدن به مقاومت در برابر لغزش مناسب باید پیچها را به درستی در جای خود محکم کنید. واشرهای سخت افزاری نیز مورد نیاز هستند. علاوه بر این، طراح ممکن است تعیین کند که از پیچ و مهرهها بازرسی شود، که در نتیجه منجر به افزایش هزینههای پروژه میشود.
بخش پایینی پایه و سطح بالشتک بر روی اعضای اولیه باید در حین رنگ آمیزی پوشانده شوند، یا سازنده تیرچه و عضو اصلی باید آزمایشاتی را انجام دهند تا ضریب مقاومت در برابر لغزش را برای سطح رنگ آمیزی شده تعیین کنند. طراح باید بررسی کند که آیا مقاومت مناسب تامین شده است یا خیر. طراح به طور کلی نمیداند که چه کسی تیرچهها یا اعضای اولیه را تولید میکند، بنابراین باید ضریب لغزش مورد نیاز یا نیروی مهاربندی را مشخص کند تا توسط کمیته استاندارد ساختمان تائید شود. علاوه بر این، در این روش فرض شده است که سطح در تماس کامل با سطح اعضای اولیه قاب است که معمولا برای پایههای تیرچه اتفاق نمیافتد.
مواد سازنده پایه بالشتکهای تیرچه تحت برش و اسلاتهای اتصال پایهها تحت نیروی پانچ قرار دارند. این فرآیندها لبههایی را ایجاد میکنند که مانع از برخورد کامل آنها با سطوح بالشتک میشوند. همچنین پایههای بالشتکها پس از جوشکاری به طور معمول تراز میشوند زیرا به طور کامل مسطح نیستند و وما برای ایجاد شیبهای 4 اینچ / فوت یا کمتر استفاده میشوند.
اتصال اصطکاکی مستم آن است که طراح ضریب اصطکاک بین پایه و عضو اصلی را تایید کند. این بستگی به سازنده و نصب کننده دارد تا آزمایشات لغزشی را برای تعیین ضریب اصطکاک انجام دهد. به علت تعدد سازندگان مختلف، انجام تست ممکن است غیر ممکن باشد، به استثنای سازندگانی که هم تیرچه و هم شاهتیر را برای پروژه عرضه میکنند. بر اساس اطلاعات نویسنده، هیچ آزمون استانداردی برای تعیین ضریب اصطکاک وجود ندارد، بنابراین برای تعیین ضریب باید از اصول پایهای فیزیک استفاده شود. همچنین هیچ استانداردی برای تعیین فاکتور مقاومت یا فاکتور ایمنی، وجود ندارد.
جالب است که توجه داشته باشیم که به دلیل افزایش نیاز به مهاربندی اعضای اولیه به دلیل افزایش میزان باری که باید تحمل کنند، نیروی مقاوم نیز طبیعتا افزایش مییابد، از آنجا که مقاومت نسبتی از واکنش تیرچهها بر روی اعضای اولیه است. به همین دلیل، فاکتور مقاومت 0.90 و ضریب ایمنی 1.67 ممکن است بسته به میانگین و انحراف معیار تعیین شده از آزمایشها تعیین شود. این مقادیر به ویژه در مواقعی مناسب هستند که مقاومت اصطکاکی با زمان تغییر نکند. به عنوان مثال، در صورت زنگ زدگی، وجود گرد و خاک یا آب ممکن است مقاومت اصطکاکی تغییر کند، پس باید از ضریب ایمنی بالاتری استفاده شود.
سوراخکاری غیر استاندارد برای تولید کننده تیرچهها بسیار پرهزینه است و هزینههای پروژه را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. یکی از صرفه جوییهای اصلی مربوط به استفاده از تیرچههای فی با جان باز در طول ساخت آنها، طول دقیق تیرچهها نباید در حین عملیات نصب تحت کنترل باشد (به این دلیل که پایههای اتصال در ساخت تیرچه استفاده میشود). اگر سوراخ با اندازه استاندارد مشخص شود، این کنترل باید اجرا شود. این تولید کنندگان را مجبور میکند تا از رویکرد خط مونتاژ خود فاصله بگیرند، بنابراین هزینههای تیرچهها به طور قابل توجهی افزایش مییابد. علاوه بر این، استفاده از اسلاتهای اتصال در پایههای پیوسته اجازه میدهد تا اجرا کننده امکان استفاده از تلورانسهای ساختمانی کوچک را داشته باشد. اگر از سوراخهای استاندارد در پایهها استفاده شود، این تنظیمات به آسانی قابل اجرا نیست. این راه حل قطعا عملی نیست.
لغزش اتصال مجاز ممکن است در بعضی موارد عملی باشد که وابسته به اامات نیروی مهاربندی است. نیروهای مهاربندی تابعی از خروج از مرکزیت اعضای مهاربندی از خط مستقیم هستند. اگر عضو مهاربندی بتواند قبل از درگیر شدن مهاربند حرکت کند، خروج از مرکزیت از خط راست با افزایش میزان لغزش مجاز افزایش مییابد. تولید کنندگان تیرچهها سوراخهای استاندارد را در پایههای تیرچهها ایجاد نمیکنند و طول پایههای اتصال در میان تولید کنندگان تیرچهها متفاوت است. با این حال، برخی از تولید کنندگان ممکن است به طراح اجازه دهند طول اسلات اتصال را در محدوده مورد نیاز تعیین کنند. لازم به ذکر است که تمام راه حلها باعث ایجاد نیروهایی در تیرچهها میشوند. با توجه به بزرگی آنها، مهندس باید این نیروها را در طراحی و جزئیات در نظر بگیرد.
فونداسیون با یکپارچه سازی کف امکان فرو رفتن تیر در خاک زیر آن را از بین میبرد. همانطور که در مقاله قبل گفته شد در زیر تیر اصلی، فضاهای خالی یا حفرههای خالی وجود دارند.
چرا به این حفره نیاز خواهید داشت؟
برای خرید تیرچه به سایت تیرچه خرمدژ مراجعه کنید
شما این را برای زمانی میخواهید که خاک اطراف آب را جذب کرده و گسترش مییابد، به این ترتیب خاک به فضای زیر تیر اصلی فشار وارد نمیکند.
داشتن این شکاف چیزی است که به شما اجازه میدهد نگران ترکهای موجود در مصالح آجری و یا چارچوب درب نباشید. پایهها و تیرها بر روی بستر سنگی قرار میگیرند، تیرهای اصلی بر روی پایه قرار گرفته و عدم وجود خاک در زیر تیرهای اصلی شما و یا ساخت فونداسیون به این معنی است که خانه شما حرکت نمیکند.
حتی زمانی که از تیرچه فولادی در سازه خود استفاده میکنید هم یکپارچه سازی کف میتواند در پایداری سازه بسیار مفید باشد.
من همه چیز را به شما گفتم و حالا شاید این توضیحات کمی برای شما قابل درک باشند. ما اخیرا تیرهای اصلی در یک پروژه مسی را بتن ریزی کردهایم.
ریختن 13 کامیون بتن با فاصله 30 دقیقهای باعث شد تا این فونداسیون تمام شود و اکنون حدود 80 درصد از کار کامل شده است. تمام چیزی که باقی مانده است، دیوارهای زیرزمینی، راهروهای تردد، پیاده رو و پلههای بیرونی است.
برای رسیدن به همه نقاط سایت بدون آسیب رساندن به درختان، پیمانکار مجبور به استفاده از یک پمپ بتن با بازوی غول پیکر روی آن بودیم.
این دستگاه بتن را از عقب دستگاه دریافت میکند و آن را از طریق یک دسته از لولههای متصل به بازوی فشار میرساند.
تمام بتن در آخر وارد قیف میشود . به همین سادگی.
این یک نکته مهم در تصمیم گیری در مورد چگونگی بتن ریزی بود. من در اغلب موارد نمیتوانم از این پمپهای بتن در پروژههای مسی استفاده کنم، اما در پروژههای تجاری بسیار رایج هستند.
بازوی پمپ میتواند گسترش پیدا کرده و در تمام نقاط فونداسیون بتن ریزی کند. شما باید از قبل پیشبینیهای لازم را در خصوص طول بازوی بتن ریزی داشته باشید.
ریختن بتن فونداسیون فوق العاده دشوار و منحصر به فرد است، من اغلب فکر میکنم که بتن ریزی در فصلی غیر از تابستان یکی از بدترین مراحل ساخت و ساز است، البته به جز فردی که بازوی پمپ را کنترل میکند، مراحل اجرای فونداسیون در عین حال یکی از شیرینترین مراحل اجرای یک پروژه ساختمانی است.
در اینجا نگاهی به کنترل کننده بازوی پمپ میاندازیم. این واقعا مثل انجام دادن بازیهای ویدئویی در تمام طول روز است، حداقل این چیزی است که اپراتور مربوطه به من گفت.
او در سایه ایستاده است و با دسته کنترل همه کارها را انجام میدهد، در حالی که افراد دیگر در حال حمل بتن مرطوب به نقاط مختلف هستند.
در برخی از پروژههای فونداسیون بتن با استفاده از تختههای سه لا مهار میشوند اما نگهدارندههای فی، طول عمر بیشتر و راحتی بیشتری را در زمان استفاده دارند.
در زمان بتن ریزی فونداسیون نباید در مقابل لوله تخلیه بتن قرار گرفت. اگر هوایی در لوله وجود داشته باشد باعث خواهد شد بتن به شما پاشیده شود.
تمام فونداسیون را میتوان در یک مرحله بتن ریزی کرد. هنگامیکه که بتن در قالب ريخته شد، دستگاه ویبره وارد بتن شد تا مطمئن شود که کل سنگدانهها به طور یکنواخت توزیع شده و هیچ حباب هوایی در آن وجود ندارد.
این کار بسیار ساده است اما به کمی مهارت نیز نیاز دارد. با میزان ویبره کم توزیع بتن شما نامتوازن خواهد بود و ویبره بیش از حد باعث میشود مخلوط بتن به سمت پایین برود و توزیع آن یکنواخت نباشد.
در بخش عمليات مسي، ما تعداد بسياري فونداسيون تير و پايه را ساختهايم. گزينههاي ديگري نيز براي ما وجود دارد، بعضي از آنها عبارتند از دال پس کشيده با تيرهاي جانبي و دالهاي ساده با تيرهاي جانبي که تمام اين گزينهها تحت شرايط خاص فونداسيون مناسب هستند، اما اگر انتخاب با من باشد (که من معمولا انجام ميدهم) توصيه ميکنيم از فونداسيون سازهاي براي تيرها و پايهها استفاده کنيم.
در جاهايي که خاک در منطقه مورد عمليات بسيار شل است، بخاطر اينکه حاوي مقدار زيادي رس بوده و با ورود و خروج رطوبت دچار تورم و انقباض ميشود.
با اضافه شدن آب از طريق باران و آبياري، خاک گسترش مييابد و با حذف آب در شرايط آب و هوايي گرم و خشک نيز خاک دچار انقباض ميشود. تمام اين حرکات خاک باعث ايجاد ترک در خانه ميشود.
از آنجا که ما دوست داريم مسائل مربوط به حرکت خاک شل را حذف کنيم، فونداسيون را براي پايه و تيرچه صنعتي طراحي کردهايم.
اکثر مردم ممکن است مطالبي را در مورد فونداسيون پايهها و تيرها شنيده باشند، اما اغلب آنها واقعا با چگونگي کارکرد فونداسيون آشنا نيستند، حتي کارشناسان نيز در اين باره اشتباه ميکنند.
يک بازرس خانه در هنگام بررسي خانهاي که من در حال خريد آن بودم به من گفت که اين خانه داراي برخي مشکلات سازهاي است زيرا در زير پايههاي آن خاکريزي وجود ندارد.
بازرس خانه: اين خانه داراي مشکلات سازهاي است.
باب: واقعا؟ چه چيزي پيدا کردي؟
بازرس خانه: زماني که در فضاي نشيمن بودم متوجه شدم که ترکهايي در زير تير اصلي وجود دارد که ناشي از شستگي خاک زير آن بوده است.
باب: دقيقا مشکل چه چيزي است؟
بازرس خانگي: در صورتي که اين تير به درستي پشتيباني نشود، در نهايت سقوط خواهد کرد. شما نياز داريد که کسي را استخدام کنيد تا مقداري خاک در زير آن قرار دهد.
باب: چي؟ آيا بايد خاکي در زير پايه وجود داشته باشد. شما ميدانيد که خاک نميتواند تير را پشتيباني کند، اين کار پايهها است.
بازرس خانه: پسر، من اين کار را براي مدتي طولاني انجام دادهام.
باب: آره . صحيح.
اگر مسئله هنوز برايتان روشن نيست، خاک نميتواند از تيرپايه در فونداسيون پايه و تير پشتيباني کند به ادامه مطلب توجه کنيد.
از آنجا که تعداد زيادي از مردم به نظر ميرسند اين مفهوم را درک نميکنند، فکر کردم بهتر است در اين مقالهها به درک اين مسئله کمک کنم. در اينجا توضيحاتي را خواهيم داشت، اميدوارم توضيحات من به اندازه کافي براي شما مناسب باشد.
در اينجا يک قسمت ديوار معمولي از طريق يک پايه و تير را در نظر ميگيريم. بخش مهمي که بايد به آن توجه داشته باشيد اين است که يک پايه (به عنوان مثال يک ستون بتني) بايد از طريق خاک حفاري شود تا به بستر سنگي برسد. اين از آن جهت مهم است که سنگ بر اساس محتواي آب قادر به تورم و انقباض در محيط اطراف خود نيست.
تير پايه نيز يک تير بتني است که از ستوني تا ستون ديگر گسترش مييابد، درست مثل يک تير که احتمالا در سقف بالاي سر شما از ديواري به ديوار ديگر گسترده داده شده است.
در زير تير اصلي، فضاهاي خالي يا حفرههاي خالي وجود دارند. باور کنيد يا نه، اين شکلهاي تو خالي از قوطيهايي ساخته ميشوند و بتن در بالاي آنها ريخته ميشود.
آنها به اندازه کافي قوي هستند تا بتوانند وزن بتن مرطوب را تحمل کنند، بلافاصله پس از بتن ريزي و عمل آوري آن، اين قوطيها جدا شده و حفرههايي در زير آنها خالي باقي ميماند.
آخرين چيزي که در طرح بالا بايد به آن توجه کنيد، تخته نگهدارنده خاک است. اينها اساسا تختههايي پلاستيکي هستند که هرگونه آلودگي را در خارج از فضاي نگهداري شده نگه ميدارند.
اين فونداسيون با يک تير پايه معمولي پس از حذف قوطيهاي توخالي است. در حال حاضر يک فضاي خالي بين پايين تير اصلي و خاک زير آن وجود دارد. اين يک خبر خوب و بسيار مهم است چرا که شما به اين حفره نياز داريد.
فرايند توليد تيرهاي فولادي شامل: نورد گرم، اکستروژن، جوشکاري صفحات و اتصالات فشاري است. فرايند توليد غلطکهاي بزرگ شامل اتصال دو ورق فولادي است که تحت فشار به يکديگر متصل ميشوند و يک فرآيند رايج براي توليد تيرهاي غير باربر است.
واقعيت اين است که براي بسياري از جادهها و پلهاي امروزي، استفاده از بتن در طراحي بسيار رايج است. طبق گفته مک کورمک و براون (2007)، بيشتر سازههاي T شکل صرفا از فولاد و يا بتن تنها ساخته نشدهاند، بلکه از ترکيب اين دو مصالح، به عنوان مثال بتن مسلح ساخته ميشوند.
اگر چه اين اصطلاح ميتواند در مورد هر يک از ابزارهاي تقويت کننده صادق باشد، اما به طور کلي، اين تعريف محدود به بتن ريزي در اطراف ميلگرد محدود ميشود. مک گرگور و همکاران (1997)، اين ماده و استفاده از آن را در شاهتير T شکل در طول زماني طولاني توضيح ميدهند و نتيجه گيري ميکنند که اين ماده براي سازههاي موجود در معماري مدرن بسيار ارزشمند هستند.
اين نشان ميدهد که در نظر گرفتن مواد موجود براي يک کار مهندسي، مهندسان بايد احتمالي را در نظر بگيرند که هيچ يک از مصالح به تنهايي براي کار مناسب نيستند؛ بلکه ترکيب چندين ماده با هم ممکن است بهترين راه حل باشد. بنابراين، فولاد و بتن با هم ميتوانند يک گزينه ايده آل باشند.
بتن به تنهايي شکننده است و در نتيجه تنش برشي در شاهتير T شکل در محل اتصال وب و فلنج بوجود ميآيند. به اين دليل است که از ترکيب فولاد و بتن در شاهتير T شکل استفاده ميشود. ليم، پارماسوام و لي (1987) در مورد مشکل تنش برشي که منجر به شکست اتصالات فلنج در شبکه در هنگام بارگيري بحث ميکنند. اين امر اگر در دنياي واقعي رخ دهد ميتواند فاجعه آميز باشد؛
از اين رو، به يک روش عملي براي کاهش احتمال وقوع اين اتفاق در شاهتير T شکل بتن مسلح نياز است. در چنين سازههاي کامپوزيتي، بسياري از سوالات در مورد جزئيات طراحي، از جمله توزيع ايده آل بار بين بتن و فولاد ممکن است مطرح شود که عبارتند از: ارزيابي يک تابع هدف براي تعيين نسبت هزينههاي فولاد به بتن ضروري است».
اين نشان ميدهد که براي در نظر گرفتن تمام جنبههاي طراحي شاهتير T شکل کامپوزيت، معادلات تنها در صورت داشتن اطلاعات کافي قابل استفاده هستند.
با اين حال، جنبههايي از طراحي وجود دارد که برخي از افراد ممکن است حتي آن را در نظر نگرفته باشند، مانند امکان استفاده از تقويت کنندههاي خارجي پارچهاي، همانطور که توسط Chajes و همکاران معرفي شده است (1995).
در اين مقاله درباره تيرهاي آزمايش شده چنين ميگويند: "تمام تيرها تحت اثر برش تخريب شدهاند و مواردي که داراي تقويت کننده کامپوزيت بودند داراي ويژگيهاي اتصال قوي بودهاند. براي تيرها با تقويت کننده خارجي، مقاومت نهايي در حدود 60 تا 150 درصد افزايش داشته است.
هنگامي که حرف از مقاومت در برابر نيروهاي برشي به ميان ميآيد، تقويت کننده خارجي يک گزينه معتبر به حساب ميآيد. بنابراين، به طور کلي، جنبههاي مختلف مهم طراحي شاهتير T شکل بر رويکرد دانش آموزان مهندسي تاثير ميگذارد.
يک مسئله مرتبط با شاهتير T شکل در مقايسه با I-beam، عدم وجود فلنج در پايين است. علاوه بر اين، اين باعث ميشود که تيرچه به دليل عدم داشتن فلنج ساخته شده در طرف ضعيفتر استحکام کششي کمتري داشته باشد.
تيرهاي بتوني اغلب به صورت يکنواخت با عرشه ريخته ميشوند، و يک تير قويتر "T" شکل به وجود ميآورند. اين تيرها بسيار کارآمد هستند زيرا بخش عرشه بارهاي فشاري را حمل ميکند و ميلههاي تقويت کننده در پايين کشش را تحمل ميکنند. يک تير T شکل به طور معمول داراي جان باريکتر در مقايسه با تيرهاي مستطيلي معمولي است.
اين جانها معمولا 4-0 اينچ از هم فاصله دارند و در برخي موارد تا بيش از 12-0 را نيز در بر ميگيرند. بخش عرشه معمولا به صورت يک عرشه يک طرفه طراحي ميشود.
شاهتيرهاي جعبهاي تک سلولي به طور مستقيم براي استفاده در دهانههاي 40 تا 270 متر مناسب هستند. استفاده از ساختارهاي جعبهاي به منظور زيبايي شناسي مناسب است در حاليکه بخش جان اين جعبهها داراي يک ظاهر ظريف هستند در حاليکه با يک پروفيل باريک ترکيب ميشوند.
تک جعبهها براي هر دو طرح طولي و عرضي کارآيي دارند و يک راه حل اقتصادي براي سازههاي با دهانه متوسط و طولاني هستند. اين نوع عرشه به صورت اسپانيايي، با استفاده از داربستهاي کامل در ارتفاع يا خرپاها، و يا به عنوان پايانههاي کنترلي ساخته ميشوند.
اين گزينه ميتواند براي پلهاي با دهانه متوسط و يا طولاني با طولهاي بين 40 تا 55 متر بسيار کاربردي باشد. چنين عرضي براي عرشههاي دوقلو بيش از حد طولاني است و براي ساخت سازههاي طرهاي جعبهاي که به طور متوالي در داخل محل قرار گرفتهاند خيلي کوتاه است، در حالي که اگر کل طول بخش جعبهاي کمتر از 1000 متر باشد، استفاده از قطعات پيش ساخته توجيه پذير نميباشد.
پايهها بايد لنگر خمشي مشابهي را در مقايسه با قوسها حمل کنند اما اين اتفاق با استفاده از نيروي فشاري به دليل وزن سقف امکان پذير است.
به اين ترتيب آنها ممکن است کمي نازکتر از قوسها باشند. قوسها هميشه مقرون به صرفه هستند آنها مزاياي دوگانهاي را براي جذب لنگرهاي وسط دهانه فراهم ميکنند و پس از آن يک بازوي بزرگتر را براي مقاومت در برابر اين لنگر به لحاظ اقتصادي فراهم ميکنند. حتي قوسهاي بسيار کوچک نيز در کاهش ميزان آرماتور موثر هستند.
شاهتير T شکل که در ساخت و ساز استفاده ميشوند، يک سازه تحمل بار متشکل از بتن مسلح، چوب يا ف با يک مقطع T شکل است.
بالاي سطح مقطع T شکل به عنوان يک عضو فشاري به منظور مقاومت در برابر نيروي فشاري عمل ميکند. جان تير قرار گرفته در زير فلنج فشاري براي مقاومت در برابر تنش برشي و براي جداسازي بيشتر براي کوپل نيروهاي خمشي استفاده ميشود.
شاهتير T شکل نسبت به I-beam داراي يک عيب بزرگ است چرا که هيچگونه فلنج تحتاني براي مقاومت در برابر نيروهاي کششي ندارد.
يکي از راههاي تبديل شاهتير T شکل به يک ساختار کارآمدتر اين است که از يک شاهتير T شکل مع با يک عرشه متصل به بالاي تيرها استفاده کنيد. اگر اين کار به درستي انجام شود، عرشه به عنوان يک فلنج فشاري عمل ميکند.
يک شاهتير T شکل يک عنصر سازهاي است که قادر به مقاومت در برابر بارهاي بزرگ با استفاده از آرماتورهاي تقويت کننده داخلي است.
در برخي موارد، شاهتير T شکل براي اولين بار توسط يک انسان در ساخت يک پل با يک ستون و يک عرشه مورد استفاده قرار گرفت. با اين همه، يک تير T شکل در اصل بيش از يک ستون با يک سطح افقي در بالاي صفحه جان و يا در مورد تيرهاي T شکل مع در پايين است.
بخش بالايي که کشش تير را تحمل ميکند، جان ناميده ميشود و قسمتهاي افقي که فشار را تحمل ميکنند، بال ناميده ميشوند. با اين حال، مواد استفاده شده در طول سالها تغيير کردهاند، اما ساختار اصلي آن ثابت است.
سازههاي متشکل از شاهتير T شکل مانند پل بزرگراهها، ساختمانها و گاراژهاي پارکينگ، موادي اضافي در پايين خود دارند که جان را به فلنج متصل ميکند تا آسيب پذيري شاهتير T شکل را در برابر تنش برشي کاهش دهد. با اين حال، هنگامي که يک فرد با جزئيات بيشتري طراحي شاهتير T شکلها را بررسي ميکند، تفاوتهايي وجود دارد.
تيرهاي T شکل، اگر چه در طراحي ساده هستند، شامل عناصر طراحي چندگانه هستند. بر خلاف I-beam، شاهتير T شکل فاقد يک فلنج در پايين است که باعث صرفه جويي در مصالح، اما مقاومت کمتري در برابر نيروهاي کششي دارد.
با اين حال در گاراژهاي پارکينگ، اين فقدان فلنج در پايين مقطع شاهتير T شکل در واقع به عنوان يک مزيت شناخته ميشود چرا که عرشه بالايي به عنوان فلنج عمل ميکند.
طرحهاي شاهتير T شکل در اندازهها، طولها و عرضهاي مختلف بسته به نوع سازه و تنش فشاري مورد نياز آنها ارائه ميشوند. با اين حال، سادگي شاهتير T شکل توسط برخي از کساني که به درستي بيش از يک سازه پيچيده را مورد آزمايش قرار ميدهند، مورد سوال است.
به عنوان مثال، تيرهاي شاهتير T شکل مع را با سطح مقطعهاي با جان دايرهاي مورد آزمايش قرار دادند و با ترکيب خروجيها به طور کلي به نتايج مطلوب دست يافتند.
بنابراين در بعضي موارد سرمايه گذاري در زمان و تلاش براي ايجاد يک ساختار پيچيدهتر ثابت کرده است که ارزشمند است. همچنين يک مسئله سادهتر در نظر گرفتن اين موضوع است که از چه ماده يا موادي در ساخت شاهتير T شکل بايد استفاده شود.
با افزايش عرض عرشه، به تعداد بيشتري از شاهتير طولي نياز خواهيد داشت که باعث کاهش سختي عرضي تيرها شده و انحناي عرضي بالايي را بوجود ميآورد. جان سطح مقطعهاي شبکهاي باز با شعاع بالا از بالاي عرشه گسترش مييابد. تحت خمش عرضي بالا اين موارد ديگر در موقعيت اصلي خود قرار نخواهند گرفت.
براي حفظ آن در موقعيت اصلي خود بخشهاي پاييني آنها بايد به هم متصل شده که به نوبه خود منجر به تکامل شاهتير جعبهاي ميشود. دهانههاي طولاني با عرشههاي گستردهتر و بارگذاريهاي خارج از مرکز در مقطع عرضي منجر به انحناي زياد در جهت طولي و عرضي ميشود و يک اعوجاج شديد در مقطع عرضي را بوجود ميآورد.
از اين رو، پلها بايد سختي پيچشي بالايي داشته باشند تا مقاومت در برابر اعوجاج سطح مقطع عرشه را به حداقل برسانند.
به اين ترتيب، تيرچه فولادي با سطح مقطع جعبهاي براي دهانههاي بزرگ و عرشههاي گسترده مناسبتر هستند. آنها ظريف و شيک هستند. مسائل اقتصادي و زيبايي شناسي منجر به تکامل شاهتير جعبهاي در فلنجهاي بالا و شبکههاي چسبيده در سلولهاي وسط شده است. ابعاد سلول را ميتوان با پيش تنيدگي کنترل کرد.
با افزايش عرض و طول دهانه، تيرها و عرشههاي پايين بايد به هم متصل شوند تا هندسه مناسب را حفظ کنند که به نوبه خود منجر به تکامل شاهتير جعبهاي ميشود.
هرگونه بار خارج از مرکز باعث بروز تنشهاي پيچشي ميشود كه با استفاده از سطح مقطعهاي جعبهاي قابل رفع است. تجزيه و تحليل چنين سطح مقطعهايي به دليل ترکيبي از انعطاف پذيري، برش، پيچش، اعوجاج پيچيدهتر است.
اما اين گزينه مقطع کارآمدتري است. اين سطح مقطع براي دهانههاي بزرگتر با مقطع عرضي استفاده ميشود. با توجه به روشهاي ساخت ميتوان از عرض تا 150 متر استفاده کرد. روش ساخت طرهاي در اين مورد بيشتر ترجيح داده ميشود.
در سالهاي اخير، پلهاي با شاهتيرهاي بتني مسلح تک يا چند سلولي پيشنهاد شده است و به طور گستردهاي به عنوان راه حلهاي زيبايي شناختي و اقتصادي براي بيشتر گذرگاهها، زير گذرگاهها، سازههاي غير همسطح و داکتهاي موجود در سيستم بزرگراههاي مدرن مورد استفاده قرار گرفته است.
سختي پيچشي بسيار زياد در سلولهاي جعبهاي، ساختارهاي زيباتري را نسبت به سيستمهاي مقطع باز ارائه ميدهد.
در مورد پلهاي با دهانه طولاني، عرضهاي بيشتر براي عرشه براي قرار دادن کابلهاي پيش تنيدگي در سطح فلنج پايين در دسترس است.
فضاي داخلي پلهاي با شاهتير جعبهاي را ميتوان براي عبور خدمات تاسيساتي مانند لولههاي گاز، شبکههاي آب و غيره استفاده کرد.
براي دهانههاي بزرگ، فلنج پايين را ميتوان به عنوان يک عرشه ديگر مورد استفاده قرار داد.
تعمير و نگهداري از قابهاي جعبهاي آسانتر است زيرا به طور مستقيم بدون استفاده از داربست قابل دسترس هستند.
فضاي بسته جايگزين شده بسيار مستحکم بوده و هواي محصور ميتواند خشک باشد تا يک فضاي غير خورنده را فراهم کند.
اين گزينه داراي کارآيي سازهاي بالايي ميباشد که نيروي پيش تنيدگي مورد نياز براي مقاومت در برابر لنگر خمشي را فراهم ميکند و مقاومت بالاي پيچشي اين گزينه در برابر بارهاي زنده خارج از مرکز، پيش نيازهاي لازم براي حمل آنها را فراهم ميکند.
معايب
يکي از معايب اصلي عرشههاي جعبهاي اين است که آنها به دليل عدم دسترسي به عرشه پايين و نياز به استخراج شاتر داخلي، در محل کارگاه به سختي اجرا ميشوند. در هر صورت جعبه بايد به گونهاي طراحي شود که تمام قسمتهاي مقطع در يک مرحله بتن ريزي اجرا شود، يا اينکه بخشهاي مختلف مقطع بايد در مراحل متفاوت اجرا شود.
اين ميتواند طيف وسيعي از دهانهها از 25 متر تا بزرگترين عرشههاي غيرقطعي بتني پيش ساخته را پوشش دهد؛ شاهتير جعبهاي تکي ممکن است عرشههاي تا 30 متر را پوشش دهد.
براي تيرهاي با دهانه طولانيتر، فراتر از 50 متر، آنها عملا تنها گزينه عرشه قابل اجرا هستند. تيرهاي پيش ساخته با طول کمتر از 30 متر با عرشههاي لغزنده مناسبتر هستند، در حالي که شاهتيرهاي جعبهاي تک سلولي براي دهانههاي طولانيتر از 50 متر، اقتصاديتر هستند.
مصالح مختلفی در فونداسیونهای شمعی مورد استفاده قرار میگیرند که عبارتند از سیمان، فولاد، چوب و پلاستیک. این اعضاء المانهایی لاغر و باریک هستند که بر روی زمین نصب شده، تا بارهای سازهای را به بستر سنگی که در اعماق قابل توجهی در زیر پایه سازه قرار دارند منتقل کنند. در این مقاله به طور مختصر به مصالحی مانند بتن، فولاد و تیرچه صنعتی و دیگر مواد مورد استفاده در ساخت فونداسیونهای شمعی، مزایا و معایب آنها میپردازیم.
مصالحی که به طور عمده برای ساخت فونداسیونهای شمعی مورد استفاده قرار میگیرند به شرح زیر هستند:
شمعهای بتنی به دو دسته پیش ساخته و شمعهای بتنی ریخته شده در محل تقسیم میشوند: الف. بتن پیش ساخته
شمعهای بتنی پیش ساخته با بتن کنترل شده با کیفیت بالا ساخته و تقویت میشوند. آنها در اشکال مختلف مانند مربع، مثلث، دایره یا هشت ضلعی موجود هستند. ارتفاع استاندارد آنها 1 متر است به طوری که به راحتی بتوان آنها را به هم متصل کرد و طول آنها نیز با توجه به ظرفیت بار طراحی محاسبه میشود. برای تقویت شمعها در برابر فشارهای ناشی از تنش و بار زنده، باید از مسلح کنندهها در ساخت شمع استفاده کرد.
ب. بتن ریخته شده در محل
شمعهای بتنی ریخته شده در محل به دلیل تنوع بسیار زیادی که دارند گزینه رایج برای استفاده در ساخت فونداسیونهای شمعی هستند و بیشترین استفاده را در ساخت فونداسیونها دارند. شمعهای بتنی نصب شده و حفاری شده دو نوع رایج از فونداسیونهای شمعی بتنی ریخته شده در محل هستند. شمعهای بتنی ریخته شده در محل به موارد زیر تقسیم بندی میشوند:
چنانچه تا به این جا این مقاله توانسته راهنماییهای مناسبی را برای شما داشته باشد، میتوانید مقاله دیگر ما را نیز که در مورد انواع میلگردها و سایر عوامل پشتیبان میباشد را دنبال کنید.
شمعهای فولادی از فولاد با کیفیت بالا ساخته شده و سطح مقطع آنها به شکل H، X یا لولههای ضخیم است. آنها برای استفاده در بارگذاریهای طولانی در دهانههای طولانی مناسب هستند. سطح مقطع نسبتا کوچک آنها همراه با استحکام بالا باعث شده است که نفوذ آنها در خاک محکم آسانتر شود.
آنها را میتوان به راحتی با جوش به یکدیگر متصل کرده یا از هم جدا کرد. اگر شمع به داخل خاک با مقدار pH پایین هدایت شود، خطر خوردگی در آنها وجود دارد. اگرچه برای جلوگیری از خوردگی میتوان از پوشش زغال سنگ یا محافظت کاتدی در کارهای دائمی استفاده کرد.
شمعهای چوبی اغلب در گذشته مورد استفاده قرار میگرفتند. امروزه به دلیل کمبود منابع چوبی، استفاده از این مصالح در پایه شمعها به طرز چشمگیری کاهش یافته است. چوب مادهای مناسب برای دهانههای طولانی و زیر خاکریزها است. چوب باید در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشد و نباید مورد حمله ات قرار گیرد.
برای شمعهای چوبی با طول کمتر از 14 متر، قطر نوک باید بیشتر از 150 میلی متر باشد. اگر طول از متر بیشتر باشد نوک با قطر 125 میلی متر قابل قبول است. ضروری است که چوب در جهت صحیح رانده شود و نباید وارد زمینهای محکم و فشرده شود، زیرا این کار به راحتی میتواند به شمع آسیب برساند.
نگه داشتن چوب در بالای سطح آب زیرزمینی، از چوب در برابر پوسیدگی و قرار گرفتن در معرض خطر محافظت میکند. برای محافظت و تقویت نوک شمع، نوک شمعهای چوبی را باید محافظت کرد.
شمعهای پلاستیکی از انواع مختلفی از مواد کامپوزیت ساخته میشوند که شامل کامپوزیتهای پلیمری، PVC و مواد بازیافتی است. این شمعها در برنامههای خاص مانند محیطهای دریایی و در مناطق خاکی در معرض تغییرات فصلی مورد استفاده قرار میگیرند.
برچسب موجود بر روی تیرچهها اطلاعات مربوط به تولید کننده و ابعاد تیرچه را نشان میدهد. اگر اندازه اعضاء در سایت اندازهگیری میشود، باید از یک میکرومتر استفاده شود، زیرا تفاوت ضخامت مصالح ارائه شده توسط تولید کنندگان دارای ابعاد در حد یک هزارم اینچ است.
بازتوزیع بار یک روش توزیع بار متمرکز بین چند تیرچه در یک سیستم تیرچه یا سقف است. بازتوزیع بار یک گزینه در دسترس است به شرطی که یک عضو را بتوانید در زیر یا درون تیرچه قرار دهید. اگر عضو وارد شده دارای سختی مناسب باشد، بار متمرکز را میتوانید بر روی چند تیرچه صنعتی توزیع کنید.
اضافه کردن تیرچههای جدید یا تیرهای با بال گسترده برای حمایت از بار اضافی قبل از استفاده از راهکارهای تقویتی گران را در نظر داشته باشید. از نگرانی عمده به هنگام اضافه کردن تیرها یا تیرچهها، موانع موجود است. اضافه کردن اعضا ممکن است امکان پذیر نباشد، زیرا لوله کشیها، سیم کشیهای برقی و یا موانع دیگر ممکن است در مسیر بوده و حذف یا جایگزینی آنها میتوانند هزینههایی به مراتب بیشتر از اضافه کردن تقویت کنندهها داشته باشد.
اگر مایل به اضافه کردن تیرچه هستید، باید به محورهای زاویه دار توجه داشته باشید. برای قرار دادن تیرچه یا تیر در محل خود، "no camber" باید برای تیرچههای اضافه شده در نظر گرفته شود. در شرایطی که بخواهید از تیرچههای سری K استفاده کنید، عمق پایهها باید به 2 اینچ محدود شود و سپس به منظور تسهیل فرآیند نصب باید در محل نصب شود. یک راهکار پیشنهادی برای تکمیل تیرچه این است که سازنده یک اسپلایس مرکزی تولید کند، به طوری که دو قطعه جداگانه را بتوانید در محل نصب کرده و سپس به آن پیچ کنید.
نوع تقویت کننده و جزئیات مورد استفاده، وابسته به هندسه تیرچهای است که قصد تقویت آن را دارید. موارد زیر تأثیر عمدهای بر راهکارهای ارائه شده برای تقویت اعضای قطری و جان دارد:
همچنین در نظر بگیرید که میتوانید اعضای قطری و اعضای جان را تنها در یک طرف تقویت کنید. این ممکن است زمانی لازم باشد که تیرچهها در مجاورت دیوارها یا موانع دیگر قرار میگیرند. در چنین مواردی باید توجه ویژهای به خروج از مرکزیت اعضاء معطوف شود.
دو رویکرد طراحی در رابطه با تیرچههای تقویت کننده وجود دارد.
اگرچه رویکرد اول محافظه کارانه است، از توزیع بار در میان عضو تقویت کننده و عضو موجود صرفنظر میکند. این رویکرد به طور کلی برای تقویت اعضای قطری استفاده نمیشود. با استفاده از هر دو روش، باید این واقعیت را در نظر بگیرید که هزینه مصالح مورد استفاده برای تقویت در مقایسه با هزینه نیروی کار ناچیز است. همچنین با استفاده از هر دو رویکرد طراحی، روش ایمنتر این است که تیرچهها را در لبهها تقویت کنید. جوشکاری میتواند به اندازه کافی حرارت ایجاد کند تا به طور موقت باعث از دست رفتن مقاومت در فولاد شود.
این امر به ویژه در صورتی اتفاق میافتد که جوشکاری به طور مورب نسبت به محور عضو انجام شود. با از دست دادن مقاومت عضو میتواند سقوط کرده و یا فرو بپاشد، بنابراین تقویت عضو میتواند به راحتی جلوی وقوع یک فاجعه را بگیرد.
بهتر است که اعضاء را بدون در نظر گرفتن بارهای مرده و زنده تقویت کنید. این را میتوان با محاسبه مقدار بار زنده موجود در تیرچهها و سپس بلند کردن آن به حالت عادی اندازه گیری کرد. طراح همچنین باید توجه ویژهای به خروج از مرکزیت به وجود آمده توسط تقویت کنندهها داشته باشد و همچنین تاثیر هرگونه تاخیر برشی در طراحی را در نظر داشته باشد.
اگر رویکرد اول در نظر گرفته شود، نیازی به رعایت ملاحظات خاصی وجود ندارد. به سادگی اعضای تقویت کننده را برای حمل بار کلی میتوانید، طراحی کنید.
در رویکرد دوم فرض شده است که نیروهای اعمال شده بین اعضای موجود و اعضای تقویت کننده به طور مستقیم نسبت به سطح بارگیر نسبی آنها توزیع میشوند. هر گونه پیش بارگذاری در اعضای موجود باید در نظر گرفته شود. اگر تیرچهها برای باربرداری نیروهای موجود به بالا جک میشوند، پیش بارگذاری آنها صفر خواهد بود، در غیر این صورت پیش بارگذاری را میتوانید بر اساس بار موجود در زمان تقویت اعضاء محاسبه کنید.
تیرچه فی با استفاده از بالهای تحتانی و فوقانی و میلگردهایی که این دو تسمه را به هم متصل میکنند، ساخته میشود. میلگرد در بین این دو تسمه خم شده و به هر کدام از آنها جوش داده میشود. میتوان در فاصله بین این تیرچهها از سفال، بلوک بتنی استفاده کرد و یا در بین آنها با استفاده از طاق ضربی سقف را پوشش داد. اندازه و نوع مواد به کار رفته در این نوع از تیرچه بر پایه استاندارد انتخاب میشود و محصول نهایی میتواند آزمایشهای استاندارد را با موفقیت به پایان برساند.
تیرچه فی در زمان اجرا نیازی به شمع و یا پایه ندارد و این نوع از تیرچه با مقاومت بالایی که دارد، قادر خواهد بود تمامی بارها را تحمل کند. این نوع از تیرچه برای جاهایی که شمعبندی و نصب پایه مشکل بوده و یا هزینه زیادی را برای سازنده در پی دارد، بهترین گزینه خواهد بود. تیرچه فولادی به راحتی با هر سازهای سازگار است و میتوان از آن در ساختمانهای مختلف استفاده کرد.
زمانی که این تیرچهها در جای خود قرار گرفتند و بین آنها با بلوک سیمانی و یا سفال پوشش داده شد، مانند دیگر سقفها میتوان بر روی سقف، عملیات بتن ریزی را انجام داد. بتن ریزی این نوع از سقفها تفاوتی با دیگر سقفهای معمول ندارد و نیاز به عملیات پیچیدهای نخواهد بود. این نوع از تیرچه به راحتی میتواند بارهای مختلفی را که در زمان اجرا به آن وارد میشود را تحمل کند. این نوع از تیرچه بارهای مختلف را به وسیله بالهای فوقانی و تحتانی و میلگردهای میانی تحمل میکندو به خاطر استحکام بالا در زمان عملیات ساختمانی نیازی به هیچگونه پایه و یا نگهدارندهای ندارد.
این بال که از تسمههای فولادی ساخته میشود باید بتواند بارهای مختلفی که در طول مراحل ساخت سقف بر آن وارد میشود را تحمل کند و یک عضو کششی در تیرچه فی خواهد بود. قبل از مهار کردن تیرچه، این بال باید بتواند در برابر نیروی وارد شده در اثر نوسانات و وزن تیرچه به خوبی مقاومت کند. این عضو کششی باید بتواند تمامی بارهای موجود را بدون هیچگونه تغییر شکلی تحمل کند و بعد از ساخت بتواند در برابر نیروهای مختلف مقاومت کند.
این میلگردها در بین دو بال فوقانی و تحتانی قرار دارند و به آنها جوش داده میشوند. میلگردهای میانی به عنوان خرپا عمل میکنند و ایستایی لازم را در برابر بارهای مختلف به تیرچه میدهد. بال تحتانی به خاطر وجود این میلگردهای خرپا در برابر نیروهای وارده دوام میآورد و این میلگردها قسمتی از نیرو وارده را تحمل میکنند. برای به دست آوردن بیشترین مقاومت، باید زاویه جوش این میلگرده به بالهای فوقانی و تحتانی به درستی محاسبه شود. در صورتی که این میلگردها با زاویه کمتری به بالها متصل شود، مقاومت کلی تیرچه پایین خواهد آمد و امکان دارد در اثر بارهای وارده، تیرچه تغییر شکل دهد.
برای آشنایی بیشتر با انواع میلگردها و سایر عوامل پشتیبان به مقاله مرتبط مراجعه نمایید.
بال فوقانی را میتوان با ناودانی، نبشی و یا با استفاده از تسمههای فولادی ساخت. این بال در بالای تیرچه قرار داده میشود و بعد از اجرا و بتن ریزی، در داخل بتن قرار میگیرد. این بال علاوه بر تحمل وزن تیرچه، وزن بار ایجاد شده در مرحله بتن ریزی را هم تحمل خواهد کرد.
اجرای سقف با استفاده از این نوع تیرچه در پایان کار هزینههای کمتری را در پی خواهد داشت. تیرچه فی در مقایسه با انواع دیگر تیرچهها قیمت بالاتری دارد، اما به خاطر این که برای اجرای سقف نیاز به تعداد کمتری تیرچه است، در هزینههای کلی صرفهجویی خواهد شد. سقفهایی که از این نوع تیرچه استفاده میکنند نیاز به بتن ریزی کمتری خواهند داشت.
سه نوع اساسی از سیستمهای کفپوش بتنی با استفاده از تیرچه وجود دارند که هنگامی که با اصلاحات فراوان همراه میشوند، طیف گستردهای از نیازهای کف در ساخت و سازهای مدرن را برآورده میکنند. در این سیستمها، قسمت اعظم بار بر روی یک دال با تیرچه باربر است و از مقدار قابل توجهی بتن تشکیل میشود که به سختی و استحکام سیستم کمک میکند.
به همین دلیل روشهای زیادی برای کاهش وزن سقف و دال ابداع شده است. یک راه استفاده از بتن سبک است. روش دیگر ایجاد شکاف در قسمتی از صفحه است که در آن وجود بتن واقعا ضروری نیست. این حفره ها میتوانند از چندین روش ایجاد شوند، اما این مقاله تنها مربوط به سیستمهای طبقه با استفاده از تیرچه است. امروزه چندین نوع سیستم شکل گیری مختلف برای ساخت کف وجود دارد. یکی از آنها استفاده از تیرچههایی با فاصلههای متفاوت بنا به کاربرد سازه است.
زمانی که سازهای با استفاده از تیرچه و بتن ساخته میشود، میتوان برای کفپوش طبقات از هر نوع از پوششی استفاده کرد و محدودیتی وجود نخواهد داشت. در سقفهای تیرچه بتنی گچکاری و یا استفاده از قالبهای پیش ساخته گچ به راحتی بر روی سقف بتنی اجرا میشوند و میتوان با استفاده از میلگرد و یا مواد دیگر سقفهای تزئینی به شکلهای مختلف را به این سقفها متصل کرد. هر نوع از طراحی داخلی در سازههایی که با استفاده از تیرچه و بتن ساخته شدهاند قابل اجرا بوده و طراح در انتخاب طرح مورد نظر آزادی عمل کافی خواهد داشت.
این سقفها مقاومت بالایی دارند و در برابر زله و یا تنشهای مختلف دوام بالایی خواهند داشت. برای به دست آوردن مقاومت بالا میتوان از انواع بتنهای با مقاومت بالا استفاده کرد. در برخی از سازهها میتوان فاصله میان تیرچهها را کمتر از حد معمول در نظر گرفت که باعث بالا رفتن مقاومت سقف و سازه خواهد شد.
صفحات مخصوصی از نوع فلنج دار برای سقفهایی که بعدا نیاز به گچ کاری دارند یا به منظور عایق کاری صوتی مورد استفاده قرار میگیرند توصیه میشود، زیرا نمیتوانند سطح بتنی با کیفیت معماری را برای یک سقف در معرض دید فراهم کنند. عمق تیرچه استاندارد با میخ کردن قالب فی به وجوه کناری تیرچهها کنترل میشود. نوع دیگر پانل فی نوع فلنج دار لغزشی است که از همان فرم فی به عنوان فلنج پایین استفاده میکند.
تمام اتصالات در این سیستم با برش به عرض دقیق مشابه با صفحه بدون فلنج قابل تنظیم شکل میگیرد. این سیستم همچنین برای سقفهای در معرض دید گزینه مناسبی است زیرا هیچ فلنجی بر روی کف اتصالات بتنی قرارنمی گیرد. نوع چهارم فرمهای فولادی گنبدهای فی است که از آنها در ساخت تیرچههای دو طرفه، اسلبهای مسطح و صفحات مسطح استفاده میشود.
این گنبدها معمولا با فلنجهایی با عرض 3 اینچ ساخته میشوند که در کنار یکدیگر قرار گرفته و قسمتهای پایین تیرچهها دارای عرض 6 اینچ هستند. این امر نقص موجود در بتن تمام شده ناشی از همپوشانی و یا شکاف بین صفحات را برطرف میکند که معمولا در فرمهای مفصلی صفحات فی رخ میدهد.
اغلب از تیرچههای مستقل برای ساخت کف و سقف استفاده میشود، تیرچههای سقفی که در زیر تیرچههای کف قرار میگیرند. هدف استفاده از دو مجموعه تیرچه جلوگیری از عبور صوت است و گاهی اوقات در مواردی مانند سالنهای ورزشی از انتقال لرزش از کف به سقف جلوگیری میکند.
در حالی که بدون شک این روش یکی از بی نقصترین طرحها برای دستیابی به این اهداف است، اما نمیتوان از این روش در تمامی ساختمانها استفاده کرد. انجام دو ردیف تیرچه باعث بالا رفتن هزینهها شده و در بسیاری از موارد این کار ضروری نخواهد بود. اما در جاهایی که در هر طبقه فعالیت متفاوتی انجام میشود این کار توجیه خواهد داشت.
این نوع طرح در ساختمانهای عمومی مورد استفاده قرار میگیرد یکی از جاهایی که میتوان از این طرح استفاده کرد در محیطهای آموزشی است. در این محیطها به خاطر تردد بالا در هر طبقه، لرزش و صدا با استفاده از این نوع از طرح به طبقه پایین منتقل نمیشود. همچنین در ساخت طبقات مدرسه، در بعضی از بخشهای کشور از تیرچههایی استفاده میشود که دارای مقاومت بالاتری هستند. این تیرچهها با فواصل کمتری اجرا میشوند. این فاصله کم مقاومت کلی سقف را افزایش خواهند داد و لرزش در این سازهها به کمترین حد خود خواهد رسید و برای این نوع فضاها مناسب خواهند بود.
ساختمانها با استفاده از مصالح مختلف ساخته میشوند و هر کدام از انواع مصالح، مزایای مخصوص به خود را دارند. تیرچه یکی از مصالحی است که در اجرای سقف کاربرد دارد و باعث میشود سرعت انجام کار بالا رود. تیرچهها نیز انواع مختلفی دارند و میتوان از آنها برای انواع سقفها استفاده کرد. برای هر سقفی نوع خاصی از تیرچهها را باید استفاده کرد تا بتوان به مقاومت مورد نظر رسید.
هر کدام از مصالحی که در ساخت ساختمان مورد استفاده قرار میگیرد باید از استانداردها پیروی کند. تیرچه استاندارد باعث میشود تا ساختمان بتواند به خوبی در برابر بارهای موجود مقاومت داشته باشد. فاصله تیرچهها نیز باید از استانداردها پیروی کنند و معمولا فاصله آنها باید حداقل 70 سانتی متر باشد. البته در بیشتر سازهها فاصله بین تیرچهها را 50 سانتی متر در نظر میگیرند تا سقف مقاومت بالاتری داشته باشد. بلوکهایی که در بین این تیرچهها قرار داده میشوند، معمولا 40 سانتی متر هستند تا بتوانند با استفاده از آنها به راحتی بین تیرچهها را پر کرد.
ضخامت سقف نیز در زمانی که از تیرچه استفاده میشود باید به دقت محاسبه شود. ضخامت سقف نباید بیشتر از یک بیستم طول دهانه باشد. در صورتی که تکیهگاه گیردار و یا نیمه گیردار باشد، ضخامت سقف یک بیست و ششم دهانه محاسبه میشود. سقفهایی که با استفاده از تیرچه بلوک ساخته میشوند، برای سازههایی که بارهای استاتیک و یا یکنواخت هستند، مناسب خواهد بود. در جاهایی مانند پارکینگها، سقفهایی که از تیرچهها در ساخت آنها استفاده شده، مناسب نیستند.
در سقفهایی که با استفاده از تیرچهها ساخته میشوند، طول دهانه حداکثر 8 متر باید باشد، ولی در بیشتر سازهها، طول دهانه از 5.6 متر بیشتر نیست. در جاهایی که بار بیش از 800 کیلوگرم در هر متر مربع باشد نمیتوان از تیرچهها در سقف بهره برد. اما در صورتی که بار وارد شده به سقف بیش از 800 کیلوگرم است، میتوان از دو تیرچه در کنار هم استفاده کرد تا بتوان مقاومت مورد نظر را تامین کرد.
تیرچه بتنی استاندارد دارای بتن پاشنه به صورت صاف هستند تا بتوانند تکیهگاه مناسبی برای بلوکها باشند. این بتن پاشنه باید ضخامتی در حدود 10 سانتی متر داشته باشد تا بتواند مقاومت کافی در زمان اجرای سقف را تامین کند. در جاهایی که بلوکها به تیرچهها میرسند، باید از بسته بودن قسمت انتهایی آنها مطمئن شوید. در صورتی که محل اتصال بلوکها با تیرچه دارای سوراخ باشد، در زمان بتن ریزی بتن به درون آنها نفوذ خواهد کرد.
در محلهای اتصال تیرچهها با دیوار، باید با استفاده از پوکه معدنی، با زاویه 45 درجه پر شود. بلوکها نیر باید قبل از قرار دادن در محل خود حتما خیس شوند. جکهایی که در زیر سقف تیرچه بلوک قرار داده میشوند، باید بعد از گذشت 10 روز از زیر آنها برداشته شود تا سقف به طور کامل مقاومت خود را به دست آورده باشد. در زمان بتن ریزی، تمامی سقف باید به طور کامل و در یک مرحله بتن ریزی شود تا شکاف و یا ترکی در بتن ایجاد نشود.
در سقفها و جاهایی که باید بر روی سقف شیببندی انجام شود، استفاده از مواد سبک مانند پوکه معدنی توصیه میشود. این مواد سبک، بار زیادی را به سقف اضافه نمیکنند و کار با آنها ساده است. نکتهای هم باید در نظر گرفت و آن این است که در زمانی که سقف با استفاده از تیرچهها پوشش داده شد و قبل از بتن ریزی، در هنگام عبور از روی سقف باید با احتیاط بیشتری بر روی آن حرکت کرد. تیرچهها و بلوکها قبل از بتن ریزی پایداری کافی را ندارند و احتمال بروز خطر زیاد خواهد بود.
بازرسی و آزمایش مخلوط بتن برای اطمینان از این که تمام شرایط مشخص شده و معیارهای قابل قبول برای تولید تیرچه را برآورده میکند بسیار مهم است. مخلوط بتن، که در کارخانه تولید شده و توسط کامیونهای میکسر به محل ساخت تیرچه منتقل میشود، معمولا مطابق با استانداردهای کمیته استاندارد ساختمان و بین المللی قابل اجرا مانند ASTM مورد بازرسی و آزمایش قرار میگیرند. یکی از موارد مهم در ساخت تیرچه در محل پروژه، بتن مورد استفاده است که باید از مقاومت کافی برخوردار باشد.
در مراحل مختلف باید از بتن آزمایشاتی گرفته شود که در زیر آنها را توضیح خواهیم داد.
در مرحله اول، بررسی و مشخص کنید که امکانات، مقیاسها و میکسر کامیون شرایط مشخص شده را برآورده میکند یا خیر. در محل نگهداری انواع مواد مانند سیمان، سنگدانهها و مواد افزودنی برای اطمینان از تمیز بودن آنها، عاری از آلودگی و همچنین محافظت صحیح از مواد در اثر انجماد جلوگیری کنید. بررسی و تایید کنید که تستهای درجهبندی درشت و ریز مطابق با استانداردهای قابل اجرا مانند ASTM C 136 انجام شده است و نتیجه آن به اامات پروژه و ساخت تیرچه رسیده است.
هر کامیون میکسر باید بررسی شده تا از تهیه یک مخلوط با مواد صحیح اطمینان حاصل شود. بتن تحویل داده شده در محل پروژه را بازرسی کنید. قبل از تخلیه در محل ساخت و تولید تیرچه باید یکنواخت و به اندازه کافی مخلوط شود. آب و مواد افزودنی را در محل کار بررسی و نظارت کنید تا مطمئن شوید که این روند به درستی انجام شده است. زمان تحویل بتن و زمان ریختن بتن در قالبها را بررسی کرده و بررسی کنید که آیا در محدودیت زمانی، اامات تهیه تیرچه رعایت شده یا خیر.
1. آزمایشات در محل
انواع خاصی از آزمایش وجود دارد که باید پس از رسیدن به مکان پروژه، روی بتن مخلوط انجام شود. برای ساخت تیرچه باید طبق محاسبات، بتن مناسب تهیه شده و مورد استفاده قرار بگیرد.
2. آزمایشات آزمایشگاهی
خواص متفاوتی وجود دارد که نیاز به ارزیابی دارند. برای این منظور، نمونه مخلوط بتن در آزمایشگاه آزمایش میشود. برخی از آزمایشات را باید در آزمایشگاه انجام داد تا بتوان نتیجه را در شرایط استاندارد مشخص کرد.
نمونهها باید شرایط بتنی را که مورد نظر است را نشان دهند. تاریخ، زمان، محل قرارگیری، شماره کامیون باید مشخص باشند. برای هر مرحله از آزمایش، حداقل سه نمونه از بتن باید تهیه شود. در صورت نیاز به آزمایش استحکام بتن در محل، قبل از برداشتن قالب، محافظ یا قرار دادن تیرچه در سازه، باید نمونههای اضافی برای آزمایشها برداشته شود. حداقل برای هر 76 متر مکعب از هر کلاس بتن که در هر روز ریخته میشود، باید حداقل یک نمونه برای تست مقاومت استفاده شود.
نمونههایی که برای اهداف آزمایش انتخاب شدهاند، باید پس از قالبگیری تیرچهها در سایت پروژه، حداکثر 48 ساعت نگهداری شده تا بر روی آنها آزمایشها انجام شود. نمونه برداری باید مطابق با استانداردهای قابل اجرا مانند ASTM C 31 / C 31M باشد. نمونهها باید در دمای 16 تا 27 درجه سانتیگراد نگهداری شوند. باید در محل نگهداری دما در درجه مناسب حفظ شود تا از خسارت به نمونهها جلوگیری شود. نمونهها باید ظرف 16 تا 48 ساعت پس از قالبگیری به آزمایشگاه منتقل شوند و زمان حمل و نقل نباید بیشتر از 4 ساعت باشد.
در شرکت تیرچه خرمدژ تمامی موارد مربوط به استانداردها با دقت کامل در زمان ساخت تیرچه رعایت میشود. تیرچههای تولید شده دارای مقاومت کافی برای استفاده در پروژه ساختمانی شما خواهند بود. با ما تماس بگیرید تا متناسب با نیاز شما، انواع تیرچههای سفارشی را ارائه دهیم.
اولین تیرچه فی با جان باز، تیرچه با جان باز Massillon بود که برای اولین بار در سال 1923 ساخته شد. این سیستم تیرچه شامل یک شبکه پیوسته در یک پیکربندی خرپایی از نوع وارن بود و شامل دو نوار افقی در بالا و دو نوار قطری در پایین بود. ماهیت بدون مانع اولین تیرچه با جان باز، یک طراحی کارآمد ارائه میداد که میتوانست به راحتی ویژگیهای الکتریکی / مکانیکی را در صفحه قاب سقف جای دهد.
انستیتوی تیرچههای فولادی پنج سال پس از تولید اولین تیرچه فولادی با جان باز تشکیل شد. در سال 1929، یک سال پس از تاسیس موسسه Steel Joist، اولین جدول بارگذاری تیرچه فولادی با جان باز ایجاد شد. جداول بارگذاری به یکپارچه سازی استانداردهای طراحی و از بین بردن سردرگمی در بین معماران، مهندسان، سازندگان کمک کرده است. اگرچه تیرچه فولادی با جان باز مدرن از المانهای زاویهدار فولادی و میلهها یا فقط المانهای زاویهدار فولادی تشکیل شده، اصطلاح "تیرچه نواری" از ابتدا برای این محصول در نظر گرفته شده و هنوز هم به عنوان نامگذاری استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد.
از زمان تاسیس انستیتوی Steel Joist، تیرچههای فولادی با جان باز یکی از ویژگیهای مهم ساختمانی در صنعت ساخت و ساز هستند که طرحهایی با وزن و مصالح کارآمد، دهانههای طولانی، ساخت و نصب ساده و طراحی بدون محدودیت ارائه میدهند که امکان عبور تاسیسات الکتریکی و مکانیکی را فراهم میکنند در حال حاضر سالانه هزارن تن عرشه و تیرچه فولادی در جهان تولید میشود. در حال حاضر میلیاردها فوت مربع از هر دو سازه بام و کف در دنیا وجود دارد که با استفاده از تیرچه فولادی با جان باز ساخته شدهاند.
برای مهندس سازه، تیرچههای فولادی با جان باز میتوانند یک چالش ایجاد کنند زیرا به منزله اصلاح یک ساختمان موجود است تا بتواند بارهای بیشتری تحمل کرده، دارای عملکرد بهتری در تراز کف بوده و دارای بازشوهایی در کف / سقفهای جدید باشد. یکی از دلایل عمده برای اصلاح و بهبود تیرچه فولادی با جان باز، نیاز به نصب تجهیزات جدید در بام است که ظرفیت طراحی سازههای پشتیبان را افزایش میدهد. در صورت عدم وجود تیرچههای فولادی با جان باز، سازه قادر به تحمل بارهای جدید نخواهد بود، که به دلیل عدم وجود فضای لازم برای قرار دادن تیرچه جدید در حفرههای موجود، امکان استفاده از تیرچههای کامل وجود نخواهد داشت.
از نظر تاریخی، برخی از مهندسان سازه به اصلاح به خلاقیت مهندسی خود روی آوردهاند تا بتوانند یک سیستم قاب فولادی با جان باز طراحی کنند. برخی از اصلاحات شامل جوشکاری صفحات فولادی، المانهای زاویهای، کانالها و استفاده از المانهای افقی در تراز تیرچهها است که در نهایت منجر به افزایش مدول الاستیسیته مقطع میشود.
اگرچه این رویکرد دارای مزایای زیادی است، اما اغلب این واقعیت را در نظر نمیگیرد که نقطه ضعف ممکن است در المان جان یا اتصالات جان به المانهای افقی باشد. به همین ترتیب، اتصالات جوش داده شده به دلیل مشکلات مربوط به جوشکاری در المانهای افقی و یا نگرانیهای کیفی مربوط به جوشکاری در محل، نمیتوانند گزینه موفقی در نظر گرفته شوند.
رویکرد دیگر که در ساختمانهای موجود مشاهده شده است، نصب تیرچههای فولادی عریض در مجاورت یک تیرچه فولادی با جان باز موجود است. در محلی که این نوع اصلاحات اعمال شده باشد، انتهای تیر فولادی در عمق 2.5 اینچی قرار میگیرد و شبکه فولادی تقویت میشود. این روش ممکن است مشکلات مشابه با نصب تیرچه فولادی با جان باز با طول کامل را داشته باشد زیرا یک تیرچه فولادی عریض اغلب بیش از حد طولانی و دست و پا گیر است و به سختی میتواند در دهانه موجود نصب شود.
گاهی اوقات ممکن است تیرچه به صورت دوگانه با یک اتصال خمشی در مرکز دهانه طراحی شود. اگرچه این رویکرد دارای مزایایی زیادی است، اما اندازه تیرچه فولادی معمولا در مقایسه با تیرچههای مجاور بسیار زیاد خواهد بود. این اقدام ضروری است تا اطمینان حاصل شود که تیرچه به راحتی میتواند بارگذاری پیشنهادی را بدون رسیدن به حد تسلیم تحمل کند که در غیر این صورت ممکن است منجر به خرابی زودرس تیرچه فولادی با جان باز مجاور شود.
اگرچه ممکن است به طور گستردهای شناخته شده نباشد، یک رویکرد بهتر برای تقویت سیستم قابهای داخلی تیرچه فولادی موجود با جان باز، نصب تیرچههای فولادی با ضخامت جدید است که توسط تولید کننده تیرچه طراحی شده است. صفحات اتصال پیچ و مهره شونده در محل، نسبتا سبک هستند و نیازی به اصلاح سیستم مهاربندی موجود ندارند و ممکن است با کمی تغییر، نصب تاسیسات مکانیکی / لوله کشی / برقی موجود به راحتی در محل خود قابل نصب باشند.
این نوع یکی از رایجترین نوع تیرچه مورد استفاده در ایران است که اکثر مهندسین در هنگام ساخت و ساز از این نوع از تیرچه استفاده میکنند. این نوع از تیرچه به نامهای متفاوتی مانند، خرپای تیرچه، خرپای میلگردی یا تیرچه خرپایی شناخته میشود. خرپا در این نوع از تیرچهها از میلگرد است و بسته به مقاومت مورد نیاز باید از میلگرد مناسبی استفاده کرد. انجمن تیرچه و بلوک همواره در پی تدوین استانداردهایی برای ساخت و اجرای بهتر تیرچههای تولیدی توسط تولیدکنندگان است.
تیرچهها را با استفاده از مواد مختلفی میسازند و در صورتی که برای ریختن پاشنه از قالبهای سفالی در هنگام بتنریزی استفاده شود، به این نوع از تیرچه، تیرچه خرپایی با کفشک گفته میشود. در برخی از ساختمانها از انواع پیش فشرده استفاده میشود. در تیرچهها که از میلگرد در ساختمان آن استفاده شده، قبل از این که بتنریزی انجام شود، میلگردها کشیده میشوند. کشش میلگردها تا زمانی ادامه پیدا میکند که بتن در قالب ریخته شده و خشک شود. زمانی که بتن خشک شد، میلگردها را رها میکنند، بدین ترتیب در زمان ساخت، تیرچهها تحت فشار قرار میگیرند.
تیرچه از چند جزء تشکیل شده که این اجزاء عبارتند از، میلگردی که در بالا قرار میگیرد، یک میلگرد نیز به صورت عرضی یا مارپیچ در طول این تیرچهها ادامه پیدا میکند و آهنی که در پایین تیرچه مورد استفاده قرار میگیرد که در برخی از تیرچهها این آهن با میلگردهایی که تحت کشش قرار میگیرند جایگزین میشود. میلگردهایی که در ساخت تیرچه مورد استفاده قرار میگیرند باید در یک حد استاندارد باشند تا بتوان از تیرچه مقاومت مورد نظر را انتظار داشت.
در بالا یک میلگرد قرار داده میشود که قطر این میلگرد باید بین 6 تا 12 میلیمتر باشد. در صورتی که میلگرد مورد استفاده قطری نزدیک به 12 میلیمتر داشته باشد، باید این میلگرد در ارتفاعی قرار داده شود که در بتن پوشش قرار بگیرد یا به عبارت دیگر، قدری بالاتر از بلوک باشد. میلگرد دیگری که در عرض به صورت مارپیچ قرار داده میشود نیز نباید قطر کمی داشته باشد، تا بتواند نیروهای برشی سقف را تحمل کند و در مقاومت کلی سقف تاثیری نگذارد.
قطر میلگرد عرضی نیز باید از استانداردها پیروی کند و این استانداردها این قطر را بین 5 تا 10 میلیمتر مشخص کردهاند و حداکثر فاصله بین آنها نباید بیشتر از 20 سانتی متر باشد. میلگردهای کششی که در پایین تیرچه مورد استفاده قرار میگیرند، بارهای سقف را تحمل میکنند و برای این کار باید از مقاومت کافی برخوردار باشند. در هر کدام از تیرچهها باید این میلگردهای کششی حداقل 2 عدد باشند و میلگردهای کششی نیز باید فطری بین 8 تا 16 میلیمتر داشته باشند.
یکی از مواردی که در مقاومت کلی تیرچه خرپایی تاثیرگذار خواهد بود، چسبندگی بتن به فولاد است. در تیرچهها، بتن به میلگردهای فولادی باید چسبندگی لازم را داشته باشد. برای به دست آوردن چسبندگی بالا، میلگردهای مورد استفاده در ساخت تیرچهها از انواع عاجدار است. عاج میلگرد، چسبندگی بهتری ایجاد میکند.
در صورت رعایت این نکات، به تخریب و بتنریزی مجدد نیازی نخواهد بود. در ابتدا باید تعداد آرماتورها و فاصله آنها از هم بررسی شود. فاصله بین خاموتهای تیر باید طبق طرح سازه باشد و اولین خاموت باید در بالای ستون قرار بگیرد. خیز منفی را نیز باید مورد توجه قرار داد. قالبها باید بررسی شوند تا هیچ ماده اضافهای مانند، شن، ماسه، فوم و غیره در آنها نباشد.
کلافهای عرضی نیز باید چک شوند و فاصله بین شمعهای نگهدارنده نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. سازنده قبل از بتنریزی، بلوکها را باید خیس کند. آرماتورهای تقویتی نیز باید کنترل شوند. باید آرماتورهای حرارتی و تقویتی نیز کنترل شوند. قالب باید به گونهای باشد که هیچ نشتی نداشته باشد.
تیرچه یکی از اجزاء ساختمانی پر کاربرد در صنعت ساخت و ساز است. تیرچهها دارای انواع مختلفی هستند و هر کدام اامات طراحی مخصوص به خود را دارند. یکی از انواع تیرچه، تیرچه فی با جان باز است که به خاطر مزایایی که در زمان ساخت دارد، مورد توجه طراحان قرار گرفته است.
این تیرچهها توانایی انتقال بار سقف به دو انتهای خود را دارند و بارهای موجود را به طور یکنواخت به تکیهگاهها منتقل میکنند. برای اجرای تیرچه فولادی با جان باز در سازهها و ساختمانها، باید متناسب با باری که بر روی آنها اعمال میشود، فاصله بین دو تیرچه را محاسبه کرده و در زمان اجرا این فاصله به طور دقیق در نظر گرفته شود. در صورتی که اامات طراح سازه به طور کامل رعایت شود، این نوع از تیرچه میتواند مقاومت خوبی داشته باشد و بارهای وارد شده را به خوبی تحمل کند.
این تیرچهها دارای یک تسمه در بال تحتانی و یک نبشی در بال فوقانی هستند و با استفاده از میلگردی که متناسب با طراحی تیرچه خم میشود در جان محکم شده که ترکیب این تسمه و نبشی و میلگردها مقاومت بالایی را ایجاد میکند که میتواند بارهای مختلف وارد شده به سقف را به پایهها انتقال دهد.
فواصل خالی میان تیرچه فی با جان باز به وسیله مواد مختلفی که دارای وزن کمی هستند، پوشش داده میشوند. مواد به کار رفته در این نوع از سقف، انواع مختلفی دارند و در هر سازه بنا به طراحی مورد استفاده قرار میگیرند. بلوکهای سیمانی، طاق ضربی، قالبهای پلیاستایرن و قالبهای موقت فولادی کامپوزیت که با استفاده از مواد سبک پر میشوند، در فواصل خالی بین تیرچهها مورد استفاده قرار میگیرند.
در هر سازه، فاصله میان دو تیرچه متفاوت است و نسبت به نوع کاربری ساختمان و وزنی را که سقف باید تحمل کند، این فاصلهها تعیین میشوند. معمولا فاصله از 100 سانتی متر بیشتر نخواهد بود و قرار دادن تیرچهها در فاصله بیشتر از 100 سانتی متر توصیه نمیشود. هر قدر باری که سقف باید تحمل کند بیشتر باشد، فاصله بین دو تیرچه فی با جان باز را کمتر در نظر میگیرند تا بتواند تحمل کافی بارهای وارد شده را داشته باشد.
بعد از قرار دادن مصالح پر کننده بین دو تیرچه، بتن ریزی سقف انجام میشود. بتن ریزی باید کمتر از 4 سانتی متر ضخامت نداشته باشد. در صورت بتن ریزی با ضخامت کمتر از 4 سانتی متر، کف به اندازه کافی مقاومت نخواهد داشت و در اثر عوامل مختلف، امکان ترک خوردن آن بالا خواهد بود. بتن با ضخامت کم به راحتی از هم گسیخته میشود و از کیفیت سقف کاسته خواهد شد. در جاهایی که احتیاج به مقاومت بیشتر است، بتن ریزی با ضخامت 10 سانتی متر هم انجام میشود. بتن ریزی ضخیم از تخریب بتن در حین اجرای عملیات ساختمانی جلوگیری میکند و در اثر عبور دادن مصالح از روی سقف، هیچ آسیبی به بتن وارد نخواهد شد.
تیرچه فی با جان باز در زمان قرارگیری در جای خود و قبل از بتن ریزی، نیازی به شمع نگهدارنده ندارد و به راحتی میتواند وزن خود و بتن خیس و عوامل اجرایی را تحمل کند. عدم نیاز به شمعهای نگهدارنده، باعث کاهش هزینههای ساخت و ساز میشود و سازنده نیازی به تهیه نگهدارنده نخواهد داشت. استفاده نکردن از شمع نگهدارنده باعث خلوت ماندن فضای کار میشود و عوامل اجرایی میتوانند به راحتی کارهای مختلف را انجام دهند و زمانی برای نصب نگهدارندهها و جمع کردن آنها بعد از انجام بتن ریزی سقف و خشک شدن آن نیاز نخواهد بود.
زمانی که سقف با استفاده از تیرچه فی با جان باز اجرا میشود، بعد از بتن ریزی این تیرچهها به طور کامل در سقف فرو میروند که باعث میشود سقف لرزش کمتری داشته باشد.
در بسیاری از ساختمانها از تیرچه برای اجرای سقف استفاده میشود. تیرچه انواع مختلفی دارد و تیرچه فی یکی از آنها است. این نوع از تیرچه مزایای مخصوص به خود را دارد که سازندگان را ترغیب به استفاده از آن میکند.
محصولات ساخت و ساز ترکیبی مانند فایبرون (Fiberon)، تیمبرتک (TimberTech) و آزک (Azek) در سالیان اخیر پیشرفتهای زیادی داشتهاند. اگر چه به صورت کلی به نظر نمیرسد که کیفیت مواد قالببندی پیشرفت زیادی کرده باشند. در همان حال، استفاده از تیرچهها رونق زیادی پیدا کرده و این مواد ساختمانی میتوانند مقاومت مطلوب طراح را ایجاد کنند. به همین دلیل، اکنون سقفها را با استفاده از تیرچههای فی گالوانیز شده و سبک وزن درست میکنیم که به طراح اجازه میدهند سقفی بادوام را به مشتریان ارائه دهد که بتواند در برابر بارهای وارده دوام کافی را داشته باشد. از جهت دیگر استفاده از تیرچه کرومیت آسان است و به تجهیزات اضافه نیاز نیست.
قبل از این که به بحث در مورد تیرچه فی بپردازید، باید با اداره ساخت و ساز شهر خود تماس بگیرید و از اامات آنها برای سقفهای ساخته شده از تیرچه فی با خبر شوید. تیرچههای تولید شده در تیرچه خرمدژ با رعایت کامل استانداردها ساخته میشوند و میتوان از آنها در سازههای مختلف با کاربریهای متفاوت استفاده کرد. با این حال، طرز استفاده آنها توسط طراح سازه نیز از اهمیت زیادی برخوردار بوده و به همین دلیل است که طرح نهایی ساختمان باید به تایید سازمانهای مربوطه برسد. زمانی که در یک طرح، تمامی موارد کمیته استاندارد ساختمان رعایت شده باشد، قابلیت گرفتن مجوز را خواهد داشت.
چنین چیزی باعث میشود که در هر پروژه از مصالح مورد نظر طراح استفاده کرد، اما داشتن این مهر تایید مایه اطمینان خاطر است و در همان حال به مشتریان کمک میکند تا طرحهای پیشنهادی خود را ارائه دهند و در صورت گرفتن تاییدیه بتوانند آن را اجرا کنند. اگر اداره ساخت و ساز شهر شما داشتن یک مهندس ناظر را نیز اامی میکند، به دنبال کسی باشید که تجربه ساخت ساختمانهای تجاری را در کارنامه خود دارد. آنها با طراحی مقاوم سازه و همچنین ایده استفاده از تیرچه فی در انواع سقفها آشنایی دارند.
از تیرچه فی میتوان در سقفها با ضخامتهای مختلف (نسبت به ضخامت سقف) و اندازههای متفاوت برای قرارگیری در بال تیرآهن (عرض لبه تیرچه) استفاده کرد. تمامی این موارد دارای نقشی مهم در ظرفیت تیرچه هستند، اندازه تیرچه مورد نظر به میزان بار ساختمان بستگی دارد. تهیهکنندگان مواد فی، نمودارهای دورهای زیادی را برای تعیین اندازه تیرچه به کار میبرند. به طور کلی، تیرچهها را باید با استفاده از فاتی با ضخامت استاندارد ساخت.
اگر تا به حال به سقفهای خانههای نیمه کاره توجه کرده باشید، احتمالا با تفاوتهای آنها آشنا هستید. تیرچهها و شاهتیرها ساختار کلی سقف را تشکیل میدهند و در بین تیرچهها از مصالح ساختمانی مختلف استفاده میشود. تیرچهها با استفاده از میلگردهایی با قطر استاندارد و صفحه فی ساخته میشوند تا در داخل ساختمان مورد استفاده قرار گیرند. تیرچههای فی میتوانند باعث بهبود کیفیت سقفها در پروژههای ساختمانی شوند. میتوان اتصالات را با استفاده از پیچهای گالوانیزشده اینچی یا جوشکاری به شاهتیرها متصل کرد.
بعد از قرار دادن تیرچهها و پوشاندن بین آنها، بتنریزی سقف انجام میشود. زمانی که از تیرچه فی در ساخت ساختمان استفاده میشود، در زمان ساخت صرفهجویی میشود میتوان با استفاده از این مواد، مدت اجرای پروژه را کوتاه کرد. زمانی که از این نوع تیرچه در ساخت سقف استفاده میشود، نیازی به شمع نگهدارنده نخواهید داشت. میتوانید با تیرچه خرم دژ تماس بگیرید تا بهترین و مرغوبترین تیرچه را به شما ارائه دهیم.
بسیاری از خانهها با استفاده از تیرچه بتنی ساخته میشوند. این نوع از ساخت، مزایای مخصوص به خود را دارد و میتوان از این نوع سقف برای بسیاری از کاربردها بهره برد. راهحلهای مختلفی برای ساخت سقف برای خانهها وجود دارد و هر کدام مزایا و محدودیتهای مخصوص به خود را دارند.
اما با وجود مزایایی که سقفهای ساخته شده از تیرچههای پیش ساخته بتنی دارند، میتوان با استفاده از تیرچهها، در زمانی کم و به آسانی مراحل مختلف ساخت سقف را انجام داد. سقفهایی که با استفاده از تیرچه ساخته میشوند، در صورتی که مطابق با کمیته استاندارد ساختمان اجرا شوند، عمر طولانی با مزایای مخصوص به خود را دارند. در زیر مزایای استفاده از این نوع از تیرچه برای ساخت سقف آورده شده است.
میتوان از تیرچه بتنی برای ساخت سقف خانههای مسی و محیطهای اداری استفاده کرد. با تغییر در فاصله بین دو تیرچه، میتوان مقاومت مورد نظر را ایجاد کرد. این نوع از سقف برای ساخت بسیاری از سازهها مناسب است و به راحتی میتوان برای کاربردهای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. این به این دلیل است که آنها میتوانند مسافتهای طولانیتری را تحت پوشش داشته باشند و از بارهای تحمیل شده بیشتری پشتیبانی کنند. با این حال، در صورت استفاده از تیرچههای استاندارد، میتوان از آنها در سقفهایی با دهانه بزرگ نیز بهره برد.
میتوان از تیرچهها برای کف گاراژ و یا پارکینگهای ساختمانهای مسی استفاده کرد. در چنین سازههایی فاصله بین تیرچهها کمتر در نظر گرفته شده و در برخی از مواقع از دو تیرچه در کنار هم استفاده میشود. در صورت طراحی صحیح و در نظر گرفتن فاصله مناسب بین دو تیرچه، این سقفها به راحتی میتوانند بارهای وارد شده مختلف را تحمل کنند و آسیبی به آنها وارد نشود.
سقفهای ساخته شده با تیرچه بتنی در صورت استفاده از پانل حرارتی مناسب، سطح بالایی از عایق حرارتی و مقاومت در برابر آتش را فراهم میکنند. دلیل این امر این است که بتن یک ماده غیر قابل احتراق است (یعنی نمیسوزد) و بالاترین طبقهبندی مقاومت در برابر آتش را طبق EN 13501-1: 2007- A1: 2009 دارد. این خصوصیات، بتن را به عنوان یک راهحل نسبتا کم هزینه برای کفپوشها فراهم میکند که باعث میشود تمامیت ساختاری سقف در آتشسوزی باقی بماند و همچنین به نگهداری بسیار کمی نیاز دارد.
سیستمهای سقف تیرچهای به طور خاص برای افزایش بهرهوری در فرایند ساخت طراحی شدهاند. آنها در هر شرایط آب و هوایی امکان ساخت سقفهایی ایمن را با سرعت و به راحتی فراهم می کنند، در عین حال نیاز به کارهای گسترده آماده سازی را کاهش میدهند. از آنجا که این سیستم ساخت سقف به امکانات خاصی برای نصب احتیاج ندارد، این باعث صرفهجویی در وقت و هزینه در طول عملیات ساخت ساختمان میشود. عملیات قرار دادن تیرچه بر روی سقف، زمان زیادی نیاز ندارد و میتوان به راحتی در بین آنها از پرکنندههای متفاوتی مانند، بلوک، یونولیت و یا مصالح ساختمانی دیگر بهره برد.
یک سقف ساخته شده از تیرچه بتنی به دلیل تراکم بتن، میتواند به کاهش انتقال صدا از طبقات فوقانی به اتاقهای زیر و یا برعکس کمک کند. این سقفها صداهایی از قبیل حرکت افراد و یا صداهای ایجاد شده از پایه مبلمان را به طبقه زیرین انتقال نمیدهند و به ایجاد یک خانه آرام کمک میکنند. در ساختمانهای اداری که افراد زیادی تردد میکنند، اگر سقف با استفاده از تیرچه بتنی ساخته شده باشد، هیچ صدایی به طبقه پایین منتقل نمیشود.
برای تهیه انواع تیرچه ساخته شده با توجه به استانداردها میتوانید با تیرچه خرم دژ تماس بگیرید تا محصولاتی باکیفیت را دریافت کنید.
در بسیاری از ساختمانها با استفاده از تیرچه و بلوکهای یونولیت اجرای سقف انجام میشود. در زمان اجرا باید به نکاتی توجه شود تا بتوان بیشترین مقاومت را در سقف ایجاد کرد. استفاده از بلوکهای یونولیت در بین تیرچهها به جای استفاده از سفال، به سبکتر شدن سقف کمک میکند. سفال در زمان حمل و نقل آسیب میبیند و ضایعات آن قابل استفاده نیست و پیمانکار باید هزینه بیشتری را پرداخت کند.
در صورت استفاده از بلوکهای یونولیت، سقف وزن کمتری خواهد داشت و میتوان در زمان طراحی به خاطر کمتر شدن بار مرده ساختمان، از پایهها و تیرهای با قطر کمتر استفاده کرد. استفاده از بلوکهای یونولیت آسان است و میتوان در زمان کمی یونولیتها را در بین تیرچه قرار داد. در زمان اجرای سقف باید نکات فنی را رعایت کرد تا بتوان از کمیته استاندارد ساختمان پیروی کرد.
یکی از اجزاء اصلی هر سقف در ساختمان تیرها هستند. تیرها به همراه ستونها اسکلت ساختمان را ایجاد میکنند و تیرچهها و دیگر اجزاء سقف در بین آنها قرار می گیرند. بارهای وارد شده به تیرچه ها به تیرها منتقل میشوند و این بار را تیرها به ستونها انتقال میدهند. تیرها از فولاد و یا بتن ساخته میشوند و بنا به اسکلت ساختمان مورد استفاده قرار میگیرند.
تیرچهها بارهای سقف را تحمل میکنند و باید در فواصل مناسب از هم قرار بگیرند. بسته به کاربرد سقف، اندازه و تعداد تیرچه مورد استفاده مشخص میشود. در سقفهایی که بار زیادی را باید تحمل کنند، تیرچهها به صورت جفت استفاده میشوند تا بتوانند بار بیشتری را تحمل کنند. در سقفهایی که باید از تیرچههایی با طول بیشتر استفاده شود نیز در برخی از مواقع از یک جفت تیرچه استفاده میشود.
بلوکهای یونولیت از دیگر اجزاء به کار رفته در این سقفها هستند. یونولیت وزن سبکی دارد و باعث سبک شدن وزن سقف میشود. بلوکهای یونولیت عایق صدا و دما نیز هستند و در دراز مدت باعث کاهش هزینههای انرژی ساختمان خواهند شد. حمل و قرار دادن بلوکهای یونولیت آسان است و در حین جابجایی آسیبی نمیبینند و برای انتقال بلوکها به ابزار خاصی نیاز نیست.
برای ایجاد مقاومت بیشتر در سقف از میلگردهایی در عرض استفاده میشود که این میلگردها عمود بر تیرچهها قرار میگیرند. زمانی که از این میلگردها در سقف استفاده میشود، لرزش هنگام راه رفتن را کاهش میدهند. معمولا از این میلگردها در سقفهایی با دهانه بیش از 4.5 متر استفاده میشود.
در انتهای تیرچه و جایی که تیرچهها با شاهتیرها در تماس هستند از میلگردهایی استفاده میشود که دارای شکلی خاص هستند و برای اتصال بین تیرچه و شاهتیر کاربرد دارند. این میلگردها باعث کاهش بار وارد شده به میلگردهای اصلی کشش میشوند و در هنگام گسیختگی از فروپاشی کامل سقف جلوگیری میکنند و خیز سقف را کاهش میدهند. زمانی که از این میلگردها استفاده شود، سقف از محل تیر حمال ترک نمیخورد و دامنه ارتعاش سقف کم میشود.
برای پیوستگی و تقویت بین تیرچه و ستون باید از خاموت مناسب استفاده شود. در محل اتصال باید حداقل سه خاموت بین آرماتور بالا و پایین و دور آرماتورهای ستون کلاف شود. بعد از اجرای خاموت و قرار دادن بلوکهای یونولیت، برای این که بتن کف ترک نخورد و برای مقابله با پدیده جمع شدگی بتن و ترکهای حرارتی، از شبکهای از میلگردها بر روی تیرچهها و بلوکهای یونولیت استفاده میشود. این شبکه از میلگرد در زمان آتش سوزی از تخریب بتن در ستونها و سقف جلوگیری میکند.
در جاهایی که یونولیت به میلگرد تیرچهها چسبیده باشد و مانع از بتنریزی در این مناطق شود، باید یونولیت به اندازه مناسب بریده شود تا بتن بتواند در تمامی نقاط با تیرچه در تماس باشد.
تیرچههایی که در سقفهای تیرچه بلوک مورد استفاده قرار میگیرند، باید دارای ویژگیهایی باشند که این ویژگیها نیز از استانداردها پیروی کنند. انواع مختلف تیرچه را میتوان در سقفها استفاده کرد، اما باید در زمان طراحی سازه به نوع تیرچه و مقدار باری که باید سقف تحمل کند نیز توجه ویژهای کرد.
اگر تیرچه از استانداردها پیروی کند و فاصله قرارگیری آنها نیز به خوبی محاسبه شده باشد، سقف میتواند مقاومت مورد نظر طراح را داشته باشد. در استفادههای معمول، هر تیرچه استاندارد به گونهای ساخته میشود که بتواند از موارد مشخص شده در استانداردها پیروی کند، اما در مواقع خاص، تیرچهها میتوانند با توجه به اامات سازنده تغییراتی داشته باشند، اما این تغییرات نباید به صورتی باشند که از مقاومت نهایی تیرچه کاسته شود.
سقفهای تیرچه بلوک با استفاده از تیرچههایی ساخته میشوند که دارای ابعادی استاندارد هستند. تیرچه نباید دارای عرضی کمتر از 85 میلی متر در قسمت پایینی باشد. این عرض تکیهگاه بلوکهایی است که در بین تیرچهها قرار داده میشوند و در صورتی که این تکیهگاه اندازه کوچکی داشته باشد، نمیتواند مقاومت کافی را ایجاد کند.
عرض قسمت نشیمنگاه بلوکهایی که در بین تیرچه سقف قرار میگیرند نیز نباید از 20 میلی متر کمتر باشد. قسمت بالایی تیرچه نیز باید دارای عرضی استاندارد باشد و این عرض نمیتواند کمتر از 45 میلی متر باشد. پوشش بتن که در تیرچهها استفاده میشود و بر روی میلگردهای فولادی قرار میگیرد، نباید از 20 میلی متر کمتر باشد. این پوشش بتن باید به گونهای باشد که بتواند مقاومت کافی در زمان حمل و نقل و نصب را ایجاد کند و مقاومت کششی مورد نظر را تامین کند.
اگر بتن به اندازه کافی بر روی این میلگردها قرار نگیرد، نمیتواند به خوبی مقاومت لازم را ایجاد کند. یکی دیگر از مواردی که باید به آن توجه کرد، مقدار خیز منفی تیرچه در سقفهای تیرچه بلوک است. میزان خیز منفی در تیرچهای با طول 5 متر نباید از 5 میلی متر کمتر باشد. البته این خیز منفی با توجه به اامات طراح قابل تغییر است و میتوان مقدار کمتری را در نظر گرفت. تیرچهها در اثر عوامل مختلف انحرافات جانبی را تجربه میکنند. در مورد تیرچههای استانداردی که در سقفهای تیرچه بلوک مورد استفاده قرار میگیرند، این انحراف جانبی باید از یک پانصدم طول تیرچه کمتر باشد و این انحراف از یک سانتی متر بیشتر نباشد.
هر تیرچه باید ویژگیهای مکانیکی مطابق با استانداردها داشته باشد. آزمونهایی برای به دست آوردن ویژگیهای مکانیکی تیرچهها طراحی میشود که تیرچه باید نتایجی مطابق با استانداردها داشته باشد. در زمانی که بر روی تیرچه آزمونها انجام میشود، تیرچه در طول آزمون و یا بعد از آن نباید هیچ ترکی داشته باشد که بتوان با چشم غیر مسلح مشاهده کرد.
در زمان آزمون، بارهایی بر روی تیرچه قرار داده میشوند تا میزان خیز آن اندازهگیری شود. یک آزمون در زمانی انجام میشود که بار بر روی تیرچه قرار دارد و آزمون دیگر بعد از 24 ساعت پس از برداشتن بار صورت میگیرد تا میزان خیز باقیمانده محاسبه شود. این مقادیر نباید خارج از استانداردها باشد. برای آن که آزمونهایی بر روی تیرچه مورد استفاده در سقف تیرچه بلوک انجام شود، نیاز به نمونههایی از خط تولید تیرچه است. در زمان انتخاب نمونه باید دقت شود که نمونههای انتخابی دارای مشخصاتی مشابه با خط تولید باشند.
نمونه باید یکی از ابتدا، وسط و یکی از انتهای خط تولید کارخانه باشد تا بتوان برآورد دقیقی از محصول تولید شده داشت. محصولات تولیدی کارخانه تیرچه خرم دژ همواره از مواد اولیه مرغوب تهیه شدهاند و مطابق با استانداردهای موجود در رابطه با مصالح مورد استفاده در ساختمان هستند. با ما تماس بگیرید تا محصولاتی با کیفیت بالا را ارائه دهیم.
تیرچه انواع مختلفی دارد و هر کدام از آنها در سازههای مختلف کارایی دارند که یک نوع از آن تیرچه فی (کرومیت) است. این تیرچهها از سه جزء اصلی تشکیل شدهاند، بال تحتانی آنها از یک ورق با ضخامت 3 یا 4 سانتیمتر و از جنس فولاد است و بال فوقانی آن از نبشی فولادی استفاده میشود. این بالها با استفاده از میلگردهایی که به صورت زیگزاگ شکل گرفتهاند به هم متصل میشوند.
میتوان تیرچههای فی را نوعی از سقف پیش تنیده در نظر گرفت که در ساختمانهای فی مورد استفاده زیادی دارند. این نوع از تیرچه مقاومت کافی برای تحمل وزن خود را دارد و در زمان اجرا نیازی به شمع نگهدارنده ندارد و برای ایجاد مقاومت لازم باید در زمان ساخت آنها، وزن این تیرچهها را سنگینتر در نظر گرفت تا تیرچه کرومیت بتواند عملکرد مورد نظر را داشته باشد.
تیرچه فی به گونهای است که هر متر مکعب بتن، قابلیت پوشش دادن 10 متر مربع از سقفی که با استفاده از این نوع از تیرچه ساخته شدهاند را خواهد داشت. زمانی که از این نوع از تیرچه برای سقف ساختمان استفاده میشود، هزینهها کمتر خواهد شد. فاصله میان دو تیرچه بتنی در سقفها معمولا 50 سانتیمتر در نظر گرفته میشود و اگر به جای استفاده از تیرچه بتنی، از تیرچه فی در ساخت سقف استفاده شود، میتوان تیرچهها را در فاصله 70 سانتیمتری قرار داد. استفاده از تیرچههای فی باعث کاهش 30 درصدی هزینهها میشود.
به خاطر این که در زمان ساخت، تیرچهها با خیز منفی ساخته میشوند، زمانی که در محل نصب قرار میگیرند، نیازی به شمع نگهدارنده نخواهند داشت و مقاومت کافی برای تحمل وزن خود را دارند، مزاحمتی برای دیگر عملیات ساختمانی ایجاد نمیکنند و کارهای ساخت بدون وقفه ادامه پیدا میکند. کاهش زمان ساخت در بازگشت سریعتر سرمایه کمک میکند و از هزینهها کاسته خواهد شد.
میتوان تیرچههای چندین طبقه را در جای خود قرار داده و سپس عملیات بتنریزی را انجام داد. با این کار زمان ساخت و هزینههای تجهیزات و کارگران کمتر شده و هزینههای ساخت کاهش پیدا میکند. تیرچههای فی وزن کمی دارند و در صورتی که در بین آنها از بلوکهای یونولیتی استفاده شود، بار مرده ساختمان کمتر شده و در زمان طراحی، میتوان از پایههایی با ضخامت کمتر استفاده کرد.
به خاطر فاصله 70 سانتیمتری بین دو تیرچه استفاده شده در سقف، لولههای مختلف تاسیسات ساختمان را به راحتی میتوان از میان این تیرچهها عبور داد و مانعی برای طراح ایجاد نمیکند. طراح، شبکه تاسیسات و لولهکشی از بهترین جای ممکن و بدون مزاحمت تیرچههای سقف میتواند کانالها و لولهها را عبور دهد.
منبع: http://tirche-khorramdezh.com/modulesPage.aspx?modulename=viewNews&newsID=202
بلوکی که در سقف خانههایی که با استفاده از تیرچه بلوک ساخته میشوند، قطعهای پیش ساخته و توخالی است که بین دو تیرچه قرار میگیرد و نسبت به ضخامت سقف و فاصلهای که تیرچهها نسبت به همدیگر دارند، دارای ابعاد مختلفی هستند. بلوکها نسبت به موادی که از آنها ساخته میشوند، انواع گوناگونی دارند و موادی که در ساخت بلوک مورد استفاده قرار میگیرند باید به گونهای باشند که بر روی بتن اثر شیمیایی نداشته باشند. استانداردهایی در انجمن تیرچه و بلوک تعیین شده که محصولاتی که در سازهها استفاده میشوند، باید مطابق این استانداردها باشند.
بلوک به عنوان قالب دائمی مورد استفاده دارد و پس از اجرا در سقف باقی میماند و بتنریزی سقف بر روی آن انجام میشود. سطح زیرین بلوک باید صاف باشد تا بتوان بر روی آن عملیات نازککاری زیر سقف را انجام داد و تیغههای آن برای تقویت مقطع بلوک مورد استفاده دارند. مقاومت بلوکها در مقاومت سقف محاسبه نمیشود و از آنها برای قالب دائمی و یکی از مصالح پر کننده استفاده میشود. با این حال بلوکها باید بتوانند ضربهها و نیروهای به وجود آمده از حمل و نقل و عبور و مرور را در زمان بتنریزی تحمل کنند.
این نوع از بلوک به صورت توخالی تولید میشود و دارای اندازههای مختلفی است. برای ساخت این نوع از بلوک از خاک رس استفاده میشود که نوع خاک رس باید مطابق استانداردها باشد. عرض بلوک بین 20 تا 25 سانتی متر بوده و وزن آنها از 3 تا 12 کیلوگرم متغیر است. این نوع از بلوک در ساخت سقف تیرچه بلوک در سازههای مختلف کاربرد زیادی دارد و میتوان از آنها در سازههای مختلف با کاربری متفاوت استفاده کرد.
این نوع از بلوک نیز در اندازههای مختلفی ساخته میشوند و به صورت توخالی هستند. برای ساخت این نوع از بلوک از ماسه و سیمان استفاده میشود و مقاومت آن بستگی به ترکیب سیمان و ماسه دارد. عرض بلوکهای بتنی از 20 تا 25 سانتی متر و وزن آنها بین 8 تا 20 کیلوگرم متغیر است. از بلوکهای بتنی نیز میتوان در انواع سازه استفاده کرد و نوع و اندازه بلوک بسته به کاربری سازه تغییر میکند. ضخامت دیوارههای بلوکهای بتنی بیشتر از انواع سفالی است و برای به دست آوردن مقاومت مورد نظر نمیتوان بلوکهایی با ضخامت دیواره کمتر ساخت.
هر کدام از مصالح مورد استفاده در ساختمان باید مطابق با استانداردها باشد و در سازههایی با سقف تیرچه و بلوک نیز این کار اامی خواهد بود. بلوکها باید به صورت دورهای مورد آزمایش قرار بگیرند تا از کیفیت مطلوب آنها اطمینان حاصل شود. نمونهبرداری باید به صورت تصادفی انجام شود و نمونهها باید از فرآوردههایی باشند که ویژگیها و مشخصات یکسانی داشته باشند. نمونههایی که به صورت تصادفی انتخاب شدند، باید تست شده و مورد آزمایش قرار بگیرند و در صورتی که از استانداردها پیروی کرده باشند، مورد استفاده قرار بگیرند.
بعد از این که تعدادی از بلوکها به صورت نمونه انتخاب شدند، آزمایشاتی بر روی آنها انجام میشود. یکی از این آزمایشات توانایی تحمل نیروهای وارد شده به بلوک است. حداقل سه نمونه مورد آزمایش قرار میگیرد تا میزان مقاومت بلوکها حساب شود. آزمایش دیگر مربوط به میزان جذب آب است که میتوان از بلوکهای کامل و یا تکههایی از چند بلوک نمونه این کار انجام شود. آزمایش دیگر مربوط به استحکام خمشی بلوک است. با استفاده از دستگاهی این کار انجام میشود و برای حداقل سه نمونه باید این آزمایشات انجام شود.
میتوانید از تیرچه خرم دژ محصولاتی باکیفیت و مطابق استانداردها تهیه کنید و در سازههای مختلف که دارای سقف تیرچه بلوک هستند، از آنها بهره ببرید.
مقاله حاضر به بررسی شایستگیها و میزان افتادگی سقفهای کرومیت و استروفیوم (Styrofoam) در سازههای بتنی میپردازد. از آنجا که در بسیاری از ساختمانها و بناها، کرومیت و استروفوم مورد استفاده در سقفها، باید با توجه به اامات آنها اجرا شود، هر کدام از آنها مزایا و روش اجرایی خاصی دارند که باید به آن توجه کافی شود. به طور کلی، تیرچه پیش ساخته به صورت اتصال کوتاه با بلوکها در سقفهای ساخته شده با کرومیت و بتن، در صورت طراحی، محاسبه و اجرای صحیح، به دلیل ضخامت بلوکهای سقفی، لرزش کمتری نسبت به سقفهای ساخته شده با بتن و کامپوزیت دارند.
اما این یک موضوع کلی است و در شرایط و کاربری مختلف متفاوت هستند. به عنوان مثال، لرزش سقفهای کامپوزیت در مواردی که زیر هر دو تیر اولیه و فرعی در حین بتن ریزی قرار گیرند، بسیار کمتر خواهد بود. لرزش سقفهای ساخته شده با بلوکهای سبک قدیمی و تیرهای پیش ساخته بتنی از جنس استیل کامپوزیت نیز نسبت به سایرین از این نوع کمتر است. ساخت سقف و اجرای پلیمر پلی استایرن باعث میشود تا این سقفها عایقی در برابر رطوبت، گرما و عایق صوتی باشند که این ماده در کارخانههای پتروشیمی تولید میشود.
این ماده در وزن حجمی بسیار کمی (1.04 تا 1.09 گرم در سانتیمتر مکعب) در درجهبندی مختلف ریز و درشت وجود دارد که به شکل گرانول، ورق و بلوک با اندازه و ضخامتهای مختلف قابل اجرا است. قطع آن با دستگاههای برش یا با سیم داغ کار سادهای است. در این زیر نکاتی در مورد سقفهای کرومیت و استروفیوم آورده شده و مزایا و مضرات آنها در سازههای بتنی مورد بررسی قرار گرفته است.
امروزه انواع متریال برای ساخت و سازها مورد استفاده قرار میگیرد، برخی از آنها به شکل ساختمانهای اسکلت فی و برخی دیگر با استفاده از بتن ساخته میشوند. روشهای مختلفی برای اجرای سقفها از قبیل تیرچههای بتنی پیش ساخته، تیرچه فولادی، کامپوزیت با تیرچه کرومیت و تیرچه با استروفیوم وجود دارد و هر کدام دارای مزایا و مضراتی هستند، در این سری از مقالهها به طور کامل ذکر شده و مباحث مربوط به آن ارائه خواهد شد.
کیفیت مواد نقش مهمی در ساختارهای این سقفها دارد که بعدا به آنها خواهیم پرداخت. فرآیند تولید تیرچههای کرومیت خصوصا فرآیند جوشکاری آنها از مهمترین مواردی است که در مقاومت تیرچه نقش مهمی دارد و باید به آن توجه ویژهای شود. علاوه بر جوشکاری، موارد مختلفی در کیفیت این تیرچهها نقش دارند، مانند همپوشانی زیگزاگ، ابعاد جوشکاری و فواصل جوشکاری، مراحل زیگزاگی بر اساس محاسبات، کنترل دمای محیط و بررسیهای جوشکاری منظم، که همه قابل توجه است.
بنابراین یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده تیرچهها جوشکاری نادرست آنها است. استفاده از جوشکاری تک فاز در بسیاری از کارگاههای غیر مجاز بسیار رایج بوده که این امر باعث بی ثباتی جوش میشود. همچنین افزایش بیش از حد آمپر جوش باعث ذوب شدن محل جوش شده و کاهش قابل توجهی در مقاومت تیرچههای جوش خورده به وجود میآورد.
مشکلات شایع دیگر در هنگام آماده سازی تیرچههای کرومیت، عدم رعایت در فواصل جوش، همپوشانی نامناسب زیگزاگها، عدم توانایی جوشکاری در زاویههای تنگ زیگزاگ در گوشههای فوقانی، یا عدم رعایت طول جوشکاری زیگزاگ، وصله نامناسب قطعات، رعایت نکردن محاسبات اولیه در مرحله زیگزاگی و حتی عدم دقت در هنگام تقویت خواهد بود. با توجه به عرض بیشتر بلوکهای استروفیوم امکان قرارگیری آنها در سقفهای کرومیت قابل قبولتر است، همچنین به دلیل بتن ریزی چندین سقف ساختمانی به طور همزمان، امکان شکستن بلوک در طبقات بالاتر، تعداد شکستهای بعدی در طبقات پایین به ترتیب افزایش مییابد، که نیاز به تهیه بلوکهای بیشتری است.
درباره این سایت